سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

سریال کیمیا ویا عذاب الهی؟!

هر چیزی که در زندگی خارج از تحمل انسان باشد ونتوانی از شرش خلاص بشوی، مصداق عذاب الهی است.
مثلا همین سریال ایرانی "کیمیا" که هر شب راس ساعت 9و30 دقیقه شب از کانال 2 ایران پخش میشود؛ شده عذاب الهی برای روح وروان من وهیچ رقمه هم نمی توانم از شرش خلاص بشوم فقط آرزومیکنم ده قسمت آخرش زود تر تمام بشود.
اون اوایل تا قسمت پنجم وششمش سعی کردم مقاومت کنم وبا هر طرفندی که بلد بودم نگذارم اهل وعیال سریال را پی گیری کنند ولی رفته رفته زور من کم و آنها قویتر شدند وحالا 3 ماهه که هر شب به مدت 45 دقیقه دیگران سریال میبنند ومن عذاب میکشم.
لازم به ذکر است بنده کلا میانه خوبی باسریال های ایرانی ندارم، مخصوصا اگر داستانهایش همانند سریال کیمیا هم باشد.
خب حالا حتما میگی چرا نگاه میکنی؟ برو یک گوشه مثلا کتاب بخوان. حق با شما است ولی نمیشه. اگه برم جمع خانواده به هم میخورد ومزه سریال میپرد. به همین سادگی.

یادش بخیر!

یادش بخیر!
تا همین دوسال قبل هروقت درباره ای سوریه میخواستیم مطلبی نشر کنیم اول دوربرمان خوب نگاه میکردیم و یک دستمال نصری(چفیه) روی سرمان می انداختیم تا خوب شناسایی نشویم وبعد خیلی خلاصه چیزکی می نوشتیم وزود از فیسبوک بیرون می رفتیم وتا دو روز از سر تا پای مان می لرزید وهی با خودمان فکر میکردیم عجب کاری خطرناکی کردیم.!
بعد از دور روز سر وکله دوستان دلسوز پیدا میشد ومیگفت: باباجان هرچه مینویسی بنویس ولی درباره سوریه ننویس؛ نه مخالفت ونه موافقت. اگه مخالف باشی در ایران واگر موافق باشی در افغانستان (سرتو ده کون تو موره).! 

ادامه مطلب ...

ناله های کودکانه در دل شب!

7 دسامبر 2009 بدست شیرمحمد حیدری(میرافغان)

تقدیم به همه کودکان هموطنم،در سراسر جهان.

*    *     *

    شب گذشته تهران بارانی بود. فکر میکنم در قسمت های بالای تهران برف آمده باشد. صبح فرصت نکردم که نگاهی به سمت دماوند بیندازم ببینم سفید پوش شده یانه. اما مردم در صف نانوای میگفتند. این سرماسرمای برف تهران است.

      در شهر ما  باران خیلی کم میبارد. با اینکه نزدیک تهران هستیم ولی از باران وبرف که در تهران میبارد خبری نیست.یک حرفی در بین مردم است که میگویند:برفش جای دیگر میبارد ولی سرمایش به مامیرسد.

 شب گذشته ازآن شب های سردپائیزی بود که نمیتوان گفت زمستان است، ولی سرما تا مغز استحوان آدم نفوذ میکند.

       حالم خوب نیست! از بس که رادیو وتلویزیون برای آنفولانزای خوکی  تبلیغ کرده ومردم را ترسانده که من هم فکر کردم نکند خدای نکرده دچار این بیماری شده باشم. برای همین صبح زود قبل از اینکه نوبت دکترشلوغ شود خودم را به درمانگاه رساندم. نفر سوم بودم وباید تا آمدن دکتر صبر میکردم. روزنامه روز گذشته را از روی میز سالن انتظار برداشتم تاخودم را مشغول کنم، کمی به صفحات آن نگاه کردم. همش چرت مینویسد این روزنامه کیهان، حالم بد بود بدتر هم شد.   روزنامه را با ناراحتی تاکردم گذاشتم سرجایش. دستم راگذاشتم روی پشانی ام حس کردم تبم بیشتر شده تمام عضلاتم درد میکند باخودم میگویم خدا کند انفولانزای خوکی نگرفته باشم… .

       در همین فکر وخیال هستم که صدای ناله به گوشم رسید. سرم را بالا آوردم پسر بچه ۱۰ -۱۱ ساله باسر باند پیچی شده همراه با زنی میانسال را دیدم.  بعد ازاینکه نوبت دکتر گرفتند آهسته امدند کنار من نشستند. نگاهی به پسر بچه انداختم، ظاهری خیلی نا مناسبی داشت لباس های کثیف وخونی، دستانش چرکی وناشسته،  ناخون های بلند که زیر آنها پر چرک که منظره خیلی بدی را ایجاد کرده بود. کمی مکث کردم وبعد   واز مادرش پرسیدم: خانم ببخشید چه اتفاقی اقتاده؟ چشم پسرتان چه شده؟ ومادر جواب داد: جوانمرگ سرنارسیده، بی اتیاطی کده! دیشو ارچی گفتوم تنای خو نرو ! گوش نکد.(خطاب به پسر) آلی خوب شدی چیم توکور شد،او جوانمرگ! جواب آته توره چی بیدیوم… . 

ادامه مطلب ...

با شمع ها در تاریکی تا به...؟!

پنج شنبه 22 اکتبر 2009بوسیله‌ى شیرمحمد حیدری

این داستان کوتاه  تقدیم میشود به همه هموطنانم که در راه هجرت جان خود ویا یکی از عزیزانش را از دست داده است.

در یکی از بعد ازظهرگرم تیر ماه، مینی بوسی به آرامی درکنار جاده اسفالت توقف میکند، ودرب ماشین آهسته باز میشود. زنی جوان وقد بلند باعینک آفتابی ومانتو وچادر مشکی از ماشین پیاده میشود وماشین حرکت میکند ومی رود.

زن جوان دستی به عینکش میزند وطول جاده رانگاه میکند، وقتیکه مطمئین میشودماشینی در حال عبور از جاده نیست،از عرض جاده میگذرد وپا به جاده خاکی میگذارد.

این زن جوان که ۲۵غروب طلای از عروسی اش نگذشته، اسمش عاطفه است.عاطفه طول جاده خاکی را نگاه میکند، فقط چند نفر را میبیند که در جاده خاکی به طرف روستای عسکر آباد میروند. در انتهای جاده خاکی روستای با انبوهی از درخت به چشم میخورد. گنبد فیروزه ی مسجدروستا وچندباب خانه با نمای سنگی از لابلای درختان خود نمای میکنند. اطراف روستا تا چشم کار میکند زمین های کشاورزی قراردارد. 

ادامه مطلب ...

بیمه سلامت مهاجرین؛ مرهمی که جگر انهارا می سوزاند!

قرار بود طرح بیمه سلامت ویژه مهاجرین افغانستانی ؛ مرهمی باشد برای زخم های التیام نیافته انها  اما متاسفانه این گونه نشد.

تقریبا" تابستان امسال زمزمه اجرای شدن طرح بیمه سلامت ویژه مهاجرین افغانستانی سر زبانها افتاد ودر پائیز به مرحله اجر ارسید.

قول وقرار های اول 

ادامه مطلب ...

سفر داکتر عبدالله به ایران وچند نکته!

1- توی فضای مجازی هیچ خبروتحلیل قابل تاملی از جریان سفررئیس اجرائیه دولت وحدت ملی به چشمم نخورد. انگار نه انگار یک هیئت دیپلماتیک چند ده نفره به یک کشور مهمی مثل ایران سفر کرده است.
بی اعتمادی مردم به دولت وحدت ملی وشخص داکتر عبدالله میتواند دلیل اصلی بی تفاوتی مردم حاضر در فضای مجازی باشد. 
ادامه مطلب ...

درباب اعدام آیت لله نمر

حکام مسلمان یک کشور مسلمان، چند نفر مسلمان دیگر را طبق شرع وتفسیر اسلامی اعدام کرده اند وجماعت اسلامی در کشور های دیگر با حکم شرعی وتفسیر اسلامی به این عمل(اعدام) اعتراض دارند.
در این وضعیت مسلمین درحال حاضر از هردو طیف در دوحالت به سر میبرند. 


ادامه مطلب ...

به مناسبت برگشتم به فیسبوک!

حدودا دوماه از فیسبوک وفضای محازی دور بودم. بعد از برگشت این بلارا به سر این شعر آوردم.

بیچاره شاعرش اگر بخواند سکته میزند. خدایا توبه!

ایوان فیسبوک عجب صفائی دارد 
جا نا بنگر چه بارگاهی دارد
ای :تلگرام" به خود مناز از روی غرض! 
جایت بنشین که هر که جائی دارد 
ادامه مطلب ...

وبسایت نوبت بندی اینترنتی سفارت افغانستان در تهران

http://www.e-embassy.ir/

با سلام وعرض ارادت حضور دوستان وخوانندگان گرامی!

آدرس بالا جهت گرفتن نوبت اینترنتی سفارت افغانستان در تهران تاسیس شده است.

این وبسایت در حال حاضر بسیار عالی وروان کار میکند وهیچ مشکلی غیر قابل حل ندارد.

ثبت نام  وگرفتن نوبت در تمامی قسمت ها بسیار ساده وراحت است(البته کمی دقت لازم است).

به هرحال اگر دوستان  مشکلی ویا سئوالی دارند؛ لطفا دقیق بیا ن کنند وبنده در حد توان راهنمای خواهم  کرد.



پاسپورت های خانوادگی مهاجرین افغانستانی مقیم ایران(8ماهه) تمدید می شود

به گفته مسئولان دفاتر کفالت؛پاسپورت خانوادگی مهاجرین افغانستانی در نوبت جدید؛ یعنی برج 8/1394 به مدت 8 ماهه تمدید می شود.

اگرچه تمدید 8ماهه در نگاه اول خوب است ولی  در عمل برای مهاجرین افغانستانی مقیم ایران باعث درد سرهای زیادی شده است.

متاسفانه  صدور ویزای هشت ماهه بدون کدام تحقیق صورت گرفته است وبه جای اینکه باعث آرامش  روحی وروانی مهاجرین بشود؛ برعکس باعث درد سر،اضطراب ونگرانی انها شده است. 

ادامه مطلب ...

همراه با محرم(7) ابوالفضل،شیعیان، مسیحیت ویهود!

دقیقن نصف عمرم را در افغانستان ونصف دیگر را درایران پای منبر وروضه خوانی محرم گذاراندم.
یادم هست در افغانستان که بودم ابوالفضل هیچ وقت به جز شعیان به کسی دیگری کمک نمیکرد ولی در ایران که امدم متوجه شدم ابوالفضل العباس منیر بنی هاشم همه هوش وهواسش به مسیحی هاو مخصوصا ارمنی ها هست. آنهارا از مرگ حتمی نجات میدهد مثلا وقتیکه ماشین شان ترمز میبرد،ابوالفضل را صدا میکنند واو هم که در وازه حاجات هست سریعا با یک اشاره ترمز ماشین را درست میکند وخانواده ای را نجات میدهد ویا چرخ هواپیما که باز نمیشه وعنقریب جان صدها نفر در خطر است، مسلمانان هرچه داد میزند ودست به دامان همه معصومین میشه ولی هیچ فایده ای نداره همینکه یک مسیحی نام ابوالفضل را فریاد میزنه فورا چرخ هواپیما باز میشه وهمه نجات پیدا میکنند.  ادامه مطلب ...

همراه با محرم(6) حقوق بشرحسینی وحقوق بشر یزیدی!

شب گذشته موضوع سخنرانی روحانی مجلس ما رعایت حقوق بشر در مکتب امام حسین ومکتب یزید بود.!
در مورد حقوق بشر در مکتب یزید؛ به رفتار وکردار دولت آمریکا با سیاه پوستان این کشور اشاراتی شد که از نظر من قابل بحث نیست زیرا کلا سیاسی بود واشاره به آنها مسیر بحث مارا منحرف میکند ولی رعایت حقوق بشر در مکتب حسین؛ به داستانی پرداخته شد که قابل تامل است.
ابتدا فشرده و تلخیص شده ای از داستان. 

ادامه مطلب ...

همراه با محرم(5) خودم بزرگ شده ام ولی روحم کوچک شده است!

شبی گذشته متوجه یک موضوع مهم شدم. روحانی یک داستانی را تعریف کرد که کلا مرا به هم ریخت،خورد وخمیر شدم.
روحانی گفت: بعضی ادما خودش کوچک است ولی وروحش بزرگ است وبرخی دیگر خودش بزرگ است ولی روحش کوچک مانده است.
اصل داستان: روزی پیامبر اسلام از کوچه ای میگذشت. درکوچه چند کودک همراه با امام حسین(دوران بچه گی اش) بازی میکردند. پیامبر از میان کودکان یکی راصدا کرد وصورتش رابوسید یک دانه خرما هم به اوداد. صحابه کرام از رفتار پیامبر اسلام تعجب کردند وبرای رفع مشکل از ایشان پرسیدند که این چه کاری بود که شما کردید؟ این همه بچه یکی را محبت کردید. 

ادامه مطلب ...

همراه با محرم(4)

در ده روز محرم اکثر دوستان روحانی ام در فیسبوک غایب هستند. قابل ذکر است که این غیبت برای بنده قابل درک است زیرا انها در این ایام باید به وظیفه شان که همانان تبلیغ دین ومذهب وارشاد مسلمین هست برسند واگر کرمی شد وروزی رسید مقداری پول هم به جیبب بیندازند.
واما اصل موضوع اینه که تعداد از روحانیون توی فیسبوک جا نماز انداخته ومنبر برپا کرده وبه طور24 ساعته مطلب نشر میکنند وجالب اینه که مطالبشان چیزی از گفته های روحانیون روی منبر بهتر ومفید تر نیست. باز هم عرض کنم که این حضور واین جانماز پهن کردن هیچ اشکالی ندارد وخیلی هم خوب است ولی یک سئوال وانهم اینکه: معمولا توی این ایام روحانیون محترمی که کمی زبر وزرنگ هستند پولی خوبی به جیب میزنند که البته حاصل زحمت شان هست ونوش جان شان وچشم حسود وبخیل هم کورباد ولی اینای که توی قیسبوک هستند از چه راهی نان در می اورند وبه زن وبچه شان میدهند؟!

همراه بامحرم(3) هر روحانی یک دیسکت!

شما فرض کنید که یک دیسکت سخت دارید وروی آن مثلا هزار تا آهنگ دلخواه تان ضبط شده است وشما هر وقت فرصت میکنید به آن دیسکت گوش میدهید.
حالا فرض کنید که شما هر کدام آهنگ را ده بار گوش داده اید. در این حال با خود میگوئید خب دیگه از شنیدن این اهنگ ها خسته شده ام باید یک دیسکت دیگه خریداری کنم وگوش بدهم.
میروید به بازار چند دیسکت خریداری میکنید. همه دیسکت ها را امتحان میکنیدو مبینید همه آهنگ ها همان آهنگ های هست که شما در دیسکت اولی داشتید با این تفاوت که خواننده اش یک شخصی دیگری هست ولی آهنگ وشعر همانی هست که قبلا شنیده اید.
در چنین وضعیتی وزمانیکه شما جز همان 1000آهنگ حق انتخابی دیگری نداشته باشید، به طور طبیعی سعی میکنید دنبال خوش صدا ترین آهنگ در بین 1000 اهنک موجود باشید. 
ادامه مطلب ...

همراه با محرم(2) گاندی وامام حسین!

بعضی مواقع برخی دوستان از قول گاندی مینویسند: من زندگی امام حسین علیه السلام آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین علیه السلام پیروی کند.
ذکرچند نکته در باره ای این نقل قول ضروری به نظر میرسد.
1- چنین نقل قولی منبع صحیحی ندارد.
2- نقل ها یکسان نیست وهرکسی طبق میل خودش نقل کرده اند.
3- رفتار وکردار امام حسین وگاندی قابل مقایسه نیست.(راه ورش مبارزه)
4- معمولازمانی که از کسی نقل قول میکنیم؛ هدف این است که برای حرف خودمان کسب مشروعیت ومحبوبیت بکنیم. مثلا 
ادامه مطلب ...

همراه با محرم(1) شب خجالت ورنگ زردی من!

دیشب اولین شب عزاداری محرم بود، با اینکه اکثر حسینیه های ایرانی خاموش وبی صدا بود، الحمد الله هیئت ما برپا شد وما عزاداری کردیم؛ به سخنان روحانی گوش دادیم، سینه زدیم وکلی فیض بردیم.
دیشب من یکی پیش امام حسین خجالت کشیدم وبه اصطلاح کلی کم اوردم.
قضیه اینه که روحانی محترم برای شب اول چند نکته را یاد اوری کرد. 

ادامه مطلب ...

نگاهی دیگر به گرامیداشت ایام محرم

گرامی داشتن ایام محرم وعاشورای حسینی دارای دو بُعد می‌باشد.

۱- بُعد آیینی

۲- بُعد معنوی
در بُعد آیینی مراسم گرامی داشت ایام محرم که توسط مردم عادی انجام می‌شود همه چیز طبق عادت هرساله به طور اتوماتیک انجام می‌شود وهیچ نیازی به فکر اضافه ودرک مسایل معنوی که جوهره اصلی فلسفه‌ای محرم عاشورامیباشد ندارد.
اجرای آیینی مراسم محرم نیازمند هیچ تخصص وتحصیلات عالیه نیست وهر ساله مردم طبق عادت همیشگی اقدام به برپای این مراسم می‌کنند.

ادامه مطلب ...

نوشته ای: از یک مصرف کننده ای دین اسلام ومذهب شیعه!

بیش از ۱۴۰۰ سال قمری از واقعه‌ای محرم می‌گذرد. طی این ۱۴۰۰ سال به طور مرتب ومنظم این ایام گرامی داشته شده است. شاید از لحاظ کمی متفاوت بوده باشد ولی هیچ وقت به طور کامل قطع نشده است.
تمامی روحانیون در طول این سال‌ها روی منبر وظیفه خودرا انجام داده‌اند. روضه خوانده‌اند، موعظه کرده‌اند ومردم را به راه نیک دعوت نموده‌اند. اگر کسی منکر زحمات روحانیون باشد بدون شک از روی نادانی است زیرا کسانیکه در دل جامعه‌ای شیعه رشد کرده باشد به خوبی این زحمات را به چشم دیده وبه گوش هم شنیده وقابل انکار هم نیست.
هر فرد شیعه در طول عمر مثلا ۵۰ ساله‌اش به تعداد تمام تار‌های موی سرش زیر منبر یک روحانیون نشسته‌اند وبه روضه وموعظه‌های آن‌ها گوش فرا داده وامر به معروف ونهی از منکر شنیده‌اند.
حال سئوالی که باید پاسخ داده بشود این است که چرا یک درختی که ۱۴۰۰ سال ازعمرش می‌گذرد، همچنان میوه‌های گندیده، نارس، آفت زده ودر کل محصول مفید تحویل جامعه نمی‌دهد؟!

برای روشن شدن موضوع مثالی می‌زنم...

ادامه مطلب ...

زندگی؛ کاندوم ونان سنگگ!

یک:
چند سال قبل برای انجام کاری وارد یک داروخانه ای شدم. متصدی داروخانه با عصبانیت به یک مرد که ظاهر کثیف ونا مناسبی داشت توضیح میداد که طبق دستور وزارت بهداشت(ایران) ما حق نداریم بدون نسخه سٌرنگ بفروشیم ولی مرد که ظاهرش به ضوح نشان میداد معتاد به مواد مخدر هست همین طوری وسط داروخانه ایستاده بود وگاه گداری میگفت؛ من سٌرنگ لازم دارم. ...
این وضعیت دقایقی ادامه داشت وکار به فحش ودعوارسید. مرد معتاد میگفت هرچه دلتان میخواهد بگوئید ولی سرنگ به من بدهید.
دو:
یادش بخیر تا همین چهار سال قبل نان سنگگ 125 تومان بود ولی حالا 550 تومان میباشد.
سه:
از وقتیکه محمود احمدی نژاد اعلام کرد که ایران باید 120 میلیون جمعیت داشته باشد، زنگ خطر گرا ن شدن وسایل پیشگیری از بارداری، مخصوصا کاندوم به صدا درا مد واین وسیله مفید وارزان مثل نان سنگگ قیمتش چند صد برابر شد واز یکسال بدینسو که هرگونه تبلیغات علیه بچه دار شدن خانم ها در تمام مراکز دولتی وغیر دولتی ایران ممنوع اعلام شده است، کم کم خرید کاندوم حتی از بد ترین نوعش جزء وسایل اشرافی محسوب شده وخیلی از خانواده های فقیر پولی بابت خریدکاندوم هزینه نمیکنند.
نتیجه:
شاید بشود یک شب را بدون نان سنگگ به صبح رساند وبه جایش مثلا نان بربری، تافتون، لواش، نان ساندویچی ویا اصلا برنج ویا لازانیا خورد ویا در بد ترین شرایط میتوان هیچ غذای نخورد وشب ر ابدون هیچ مشکلی به صبح رساند واما؛ امان از شبی که کاندوم نیاز بشود وکه متاسفانه هیچ گونه جایگزینی هم ندارد. در چنین موقعیتی دوراه وجود دارد. راه اول خطر کردن و راه دوم دو دستی بر سرزدن.
تلنگر:
سرنگ را ممنوع کردند. نتیجه اش انتقال ویروس ایدز از طریق تزریق مشترک بین افراد معتاد بود وحالا با گران شدن کاندوم این ویروس از طریق مقاربت جنسی منتقل خواهد شد وطولی نخواهد کشید که مردان وزنانی زیادی روی دست دولت ایران به عنوان بیما ران لاعلاج باقی خواهد ماند. لطفا کاندوم را گران نکنید.!

ادامه مطلب ...

خدامرا دوست دارد

خداوندرا شاکرم که یکبار دیگردر نزد خلق او رو سفید شدم واز امتحانش موفق بیرون امدم.
در 5 روز گذشته از صبح تا غروب یا تلفنی ویا حضوری توضیح دادم وتشریح کردم.
بعداز شایع شدن خبری مبنی بر صدور پاسپورت برای افراد فاقد مدرک مقیم ایران، طبق معمول همیشه سیلی از مهاجرین برای اطلاع یافتن از راست ودروغ بودن این شایعه یا تلفن زدند ویا حضوری به محل کارم امدند وخواستار توضیحات بیشتر شدند.
من هم مثل همیشه صبر ایوب پیشه کردم وتوضیح دادم وتوضیح دادم وتوضیح دادم.!
دو موضوع مهم باعث میشد گاه گداری دچار تردید دودلی بشوم.
1- خستگی زیاد از حرف زدن وتوضیح دادن. این کار زمانی سخت وغیر قابل تحمل میشد که مثلابرای پیرمرد ویا پیرزنی هموطن سه بار به طور کامل توضیح میدادم واو میگفت؛ خوب نفامیدوم یکدفه دیگه ام بگو.!
2- حقیقتا موضوع مالی بیشتر باعث وسوسه ام میشد. خب طبق شایعات برای ثبت نام می بایست هر نفر یک عدد عکس همراه خود به کافی نت میبردند. من هزینه ای 6 عددعکس را با دوهزار تومان تخفیف ده هزار تومان میگرم. حال اگر تعداد مراجعه کننده را ضرب در ده هزار تومان بکنیم، مبلغ بدست امده برای کاسب های صنف ما وکسادی بازار امسال رقم قابل توجهی میشود که گذشتن از این مبلغ کار ساده ای نخواهد بود ولی من با کمک خدای متعال توانستم بر نفسم غلبه کنم ودست از کوشش ومبارزه برندارم.
خب دیگه بیشترش ریا میشه همین قدر عرض کنم من عقیده دارم همین صبر وتحمل واعتماد هموطنانم ودعای خیر انها باعث شده که خداوند نیم نگاهی بر من وخانواده ام داشته باشد واین بهترین ومناسب ترین آرامش ورضایتی است که قابل توصیف نیست. 

کلاه برداری دیگری از مهاجرین افغانستانی مقیم ایران در راه است!

هشدار جدی!
درخواست کمک فوری از دوستانیکه با سفارت افغانستان در تهران در ارتباط نزدیک هستند.
از دیروز ظهر بدین سو مهاجرین افغانستانی مقیم شهرستانهای ورامین وپیشوا مرتب به من زنگ میزنند وحضوری در محل کارم می ایند واز باز شدن یک وبسایتی حرف میزنند که قرار است از طریق اینترنت برای اخذ مدرک اقامتی جدید ثبت نام کنند.
سه روایت از این شایعه!
1- عده ای ادعا میکنند که کسانیکه در مرحله ای اول ثبت نام پاسپورت خانوادگی حال به هر دلیلی ازویزه کردن پاسپورت جا مانده اند ونتوانستند پاسپورت های شان در ایران ویزه بکنند، حالا با ثبت مشخصات خودشان دروبسایت میتوانند پاسپورت های یاد شده را ویزه بکنند.
2- عده ای دیگر میگویند زوج های که یک نفر شان مدرک اقامتی دارند، میتوانند با ثبت نام در این وبسایت برای همسرش حال چه زن باشد ویا مرد؛ مدرک اقامتی جدید بگیرند.
3- تعداد دیگر ادعا میکنند که این ثبت نام مقدمه ای برای اخذ مدارک جدیدی است که در آینده از طرف دولت ایران صادر خواهد شد.
اصل قضیه چیست؟
بنده حقیر هرچه گشتم در فضای مجازی به چنین وبسایتی دست نیافتم تا اینکه مجبور شدم برای کشف واقعیت به کافی نت های که ثبت نام میکنند مراجعه کنم. با کمال تعجب دیدم ادرس وبسایت سفارت افغانستان هست. همان ادرسی که برای تمدید پاسپورت خانوادگی تاسیس شده وحالا کمی وسیع تر ومنظم ترفراگیرتر شده است.
http://www.nobat-afgemb.com/ 
با کمی دقت در این وبسایت متوجه میشویم که ثبت نام در این وبسایت فقط وفقط برای سفارت وکار های ضروری میباشد وثبت نام وساختن پروفایل در این وبسایت هیچ اعتبار وارزشی در نزد دولت ایران نداد ونخواهد داشت که متاسفانه مردم ما متوجه این واقعیت نیستند ومدیران کافی نت ها برای سود جویی مردم مهاجر را راهنمای نمیکنند.
لذا از دوستان عزیز در فیسبوک تقاضا میشود این مساله را اطلاع رسانی کنند و کسانیکه با سفارت ارتباط دارند این موضوع ا به اطلاع مسئولان سفارت از جمله آقای سید سکندر حسینی واقای مرتضی حیدری برسانند تا هرچه زود تر با اطلاع رسانی دقیق در وبسایت یاد شده مرد م ما از دام که برای انها پهن شده است برهانند. 

توجه: 

این مطلب در ۲۴ شهریور در فیسبوک نشر شده بود.

اگربه اندازه ای یک نقطه " نور" درقلبت میبینی این مطلب را بخوان.!

  این روز‌ها دونوع افراد مذهبی بسیارهدفمند درفضای مجازی ومخصوصا فیسبوک، علیه تفکر روشنفکری فعالیت می‌کنند.
این افراد که دارای تحصیلات عالی واز قشر روحانیون می‌باشند به دو شیوه مختلف در این پیکارحضور دارند.
۱- گروه اول کسانی هستندکه در ظاهر برای «واژه‌ای» روشنفکری اهمیت زیادی قایل هستند ومثل دایه‌ای مهربان‌تر از مادر مراقب این واژه بوده ومرتب ‌تر وخشک‌اش می‌کنند وهدفشان هم این است که مباحثه وپرداختن در مورد تفکر روشنفکری را «انحصاری» و «ممنوعه» بسازند؛ چیزی در ردیف برخی موضوعات دینی ومذهبی مانند واژه‌ای «ضاله» و ضلالت؛ یعنی اینکه بحث در مورد تفکر روشنفکری باید تحت نظر افرادی باشد که صلاحیت استفاده ازآن را داشته باشند؛ مانند نگهداری ومطالعه‌ای کتاب‌های «ضاله» که...

ادامه مطلب ...

طلاعیه مهم دارندگان گذرنامه خانواری


به اطلاع اتباع کشور افغانستان دارنده گذرنامه خانواری می رساند:
·         دارندگان گذرنامه خانواری مشمول طرح بایستی از تاریخ 20/3/93 ضمن مراجعه حضوری به دفاتر کفالت شهر محل سکونت خود اقدام به ثبت نام در سامانه و اخذ نوبت بنمایند(هزینه ثبت نام 25000 ریال)
·         پس از ثبت نام و تعیین نوبت سر موعد مقرر به دفتر قبلی (که در مراحل قبلی اقدام به تشکیل پرونده و اخذ روادید نموده اند) جهت تمدید مجدد روادید و اخذ کارت به مدت شش ماه مراجعه شود.
·         در این مرحله مجددا اقامت مشمولین طرح بمدت شش ماه و بصورت موقت مورد تمدید قرار خواهد گرفت، این تمدید اقامت بنا به تصمیم مقامات عالی نظام و در راستای مساعدت مجدد به مشمولین طرح برای تهیه مقدمات بازگشت دائم به کشور خود صورت می گیرد.
·         زمان ثبت نام مشمولین طرح از تاریخ 20/3/93 به مدت 10 روز خواهد بود و این مدت قابل تمدید نخواهد بود، لذا اکیداً توصیه می شود تا مشمولین طرح از این فرصت استفاده کرده و اقدام به ثبت نام و مراجعه حضوری به دفاتر برای قانونی نمودن اقامت خود در کشور بنمایند.
·         مشمولین طرح که در نوبت قبلی بنا به دلایلی موفق به ثبت نام و تمدید روادید نشده اند و در حال حاضر دارای غیبت می باشند می توانند به دفاتر کفالت جهت ثبت نام و تعیین تکلیف و نهایتاً تمدید روادید برابر قوانین اقدام نمایند.
·         هزینه دریافتی توسط دفاتر بشرح ذیل می باشد:
-          هزینه شش ماه تمدید روادید 1400000ریال به حساب خزانه داری کل کشور
-          هزینه شش ماهه کارت کار 1250000 ریال به حساب خزانه داری کل کشور
-          هزینه شش ماهه بکار گماری 1520000 ریال به حساب دفتر کفالت
-          هزینه تحریر و مقوای کارت کار 10000 ریال نقداً قابل پرداخت خواهد بود.
-          سایر هزینه های از قبیل کپی و پرینت طبق نرخنامه نصب شده در دفاتر دریافت می گردد.
دبیرخانه کمیسیون ساماندهی اتباع خارجی