سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

خدامرا دوست دارد

خداوندرا شاکرم که یکبار دیگردر نزد خلق او رو سفید شدم واز امتحانش موفق بیرون امدم.
در 5 روز گذشته از صبح تا غروب یا تلفنی ویا حضوری توضیح دادم وتشریح کردم.
بعداز شایع شدن خبری مبنی بر صدور پاسپورت برای افراد فاقد مدرک مقیم ایران، طبق معمول همیشه سیلی از مهاجرین برای اطلاع یافتن از راست ودروغ بودن این شایعه یا تلفن زدند ویا حضوری به محل کارم امدند وخواستار توضیحات بیشتر شدند.
من هم مثل همیشه صبر ایوب پیشه کردم وتوضیح دادم وتوضیح دادم وتوضیح دادم.!
دو موضوع مهم باعث میشد گاه گداری دچار تردید دودلی بشوم.
1- خستگی زیاد از حرف زدن وتوضیح دادن. این کار زمانی سخت وغیر قابل تحمل میشد که مثلابرای پیرمرد ویا پیرزنی هموطن سه بار به طور کامل توضیح میدادم واو میگفت؛ خوب نفامیدوم یکدفه دیگه ام بگو.!
2- حقیقتا موضوع مالی بیشتر باعث وسوسه ام میشد. خب طبق شایعات برای ثبت نام می بایست هر نفر یک عدد عکس همراه خود به کافی نت میبردند. من هزینه ای 6 عددعکس را با دوهزار تومان تخفیف ده هزار تومان میگرم. حال اگر تعداد مراجعه کننده را ضرب در ده هزار تومان بکنیم، مبلغ بدست امده برای کاسب های صنف ما وکسادی بازار امسال رقم قابل توجهی میشود که گذشتن از این مبلغ کار ساده ای نخواهد بود ولی من با کمک خدای متعال توانستم بر نفسم غلبه کنم ودست از کوشش ومبارزه برندارم.
خب دیگه بیشترش ریا میشه همین قدر عرض کنم من عقیده دارم همین صبر وتحمل واعتماد هموطنانم ودعای خیر انها باعث شده که خداوند نیم نگاهی بر من وخانواده ام داشته باشد واین بهترین ومناسب ترین آرامش ورضایتی است که قابل توصیف نیست. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد