سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

در سوگ برادر!

هرچه از هجرت تو میگذرد همان اندازه جای خالی تو احساس می شود.

یک سال است که رفتی  ومرا تنها گذاشتی.! رفتنت غم انگیز بود وتحمل نبودن وندیدنت غم انگیز تر است.

یک سال  از دوری تو  

با اشگ هایم  ساختم

با بغضی در گلو همراه شدم

با تنهای ام  خو گرفتم 

 دراین یک سال تمام  غم ها وغصه هایم را تحمل کردم ولی نبودن تو را نتوانستم از یاد ببرم.

در این یک سال به خوبی جای خالی ات را در زندکی ام احساس کردم.

بارها یاد روزهای افتادم که ساعت ها با هم گپ  میزدیم.  

در یک سال گذشته حسرت یک درد ل ویک مشورت جانانه به دلم  ماند ه است.

آخر تو برادر من  بودی، تو رفیق من بودی، تو بزرگتر من بودی، تو سرپرست من بودی، تو همراه من بود. هر وقت دلم تنگ میشد تنها جای که باید میرفتم  تا حرف دلم را بزنم  تو بودی.

تو رفتی وحالا من تنها شدم واین تنهای تا آخر عمر من ادامه دارد واین نقصان وضایعه ای عاطفی جبران ناپزیر است.

در یک سال گذشته هروقت به پدرومادر زنک میزنم دیگر نمیگویند حال گل مامد جان ما چطور است بلکه میگن؛ خدارا مارا میکشت تا غم مرگ پسر نمی دیدیم! ومن سکوت میکنم تاآنها گریه کنند واشک بریزند. آخر سر آنهارا دلداری میدم وخود بدون صدا اشک میریزم واز غم  نبودنت افسرده میشوم.

در سال گذشته بار ها این شعر با خودم زمزمه کرده ام.

عزیزان  قدر یکدیگر بدانیم

عجل سنگ است وآدم مثل شیشه

...و تو رفتی بدون اینکه من قدر تورا بدانم وحالا من هستم وحسرت یک  درد  دل جانانه با برادر بزرگتر.

یاد تو همیشه در خاطرم زند هست وغم نبودنت هیچ وقت از یادم نمیرود وجایت در زندگی ام خالی  میماند.

خدا رحمتت کنه برادر.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد