سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

به مناسبت برگشتم به فیسبوک!

حدودا دوماه از فیسبوک وفضای محازی دور بودم. بعد از برگشت این بلارا به سر این شعر آوردم.

بیچاره شاعرش اگر بخواند سکته میزند. خدایا توبه!

ایوان فیسبوک عجب صفائی دارد 
جا نا بنگر چه بارگاهی دارد
ای :تلگرام" به خود مناز از روی غرض! 
جایت بنشین که هر که جائی دارد 
ادامه مطلب ...

خدامرا دوست دارد

خداوندرا شاکرم که یکبار دیگردر نزد خلق او رو سفید شدم واز امتحانش موفق بیرون امدم.
در 5 روز گذشته از صبح تا غروب یا تلفنی ویا حضوری توضیح دادم وتشریح کردم.
بعداز شایع شدن خبری مبنی بر صدور پاسپورت برای افراد فاقد مدرک مقیم ایران، طبق معمول همیشه سیلی از مهاجرین برای اطلاع یافتن از راست ودروغ بودن این شایعه یا تلفن زدند ویا حضوری به محل کارم امدند وخواستار توضیحات بیشتر شدند.
من هم مثل همیشه صبر ایوب پیشه کردم وتوضیح دادم وتوضیح دادم وتوضیح دادم.!
دو موضوع مهم باعث میشد گاه گداری دچار تردید دودلی بشوم.
1- خستگی زیاد از حرف زدن وتوضیح دادن. این کار زمانی سخت وغیر قابل تحمل میشد که مثلابرای پیرمرد ویا پیرزنی هموطن سه بار به طور کامل توضیح میدادم واو میگفت؛ خوب نفامیدوم یکدفه دیگه ام بگو.!
2- حقیقتا موضوع مالی بیشتر باعث وسوسه ام میشد. خب طبق شایعات برای ثبت نام می بایست هر نفر یک عدد عکس همراه خود به کافی نت میبردند. من هزینه ای 6 عددعکس را با دوهزار تومان تخفیف ده هزار تومان میگرم. حال اگر تعداد مراجعه کننده را ضرب در ده هزار تومان بکنیم، مبلغ بدست امده برای کاسب های صنف ما وکسادی بازار امسال رقم قابل توجهی میشود که گذشتن از این مبلغ کار ساده ای نخواهد بود ولی من با کمک خدای متعال توانستم بر نفسم غلبه کنم ودست از کوشش ومبارزه برندارم.
خب دیگه بیشترش ریا میشه همین قدر عرض کنم من عقیده دارم همین صبر وتحمل واعتماد هموطنانم ودعای خیر انها باعث شده که خداوند نیم نگاهی بر من وخانواده ام داشته باشد واین بهترین ومناسب ترین آرامش ورضایتی است که قابل توصیف نیست. 

سخنی بادوستان در فضای مجازی!

سلام وعرض ارادت.

یکسال قبل درچنین روزهای بود که بی خانمان شدم، یعنی اینکه وبلاگم توسط سازمان فیلترینگ ایران به طور کامل مسدود شد ومن نتوانستم به وبلاگ ومطالبم دست رسی داشته باشم.

بعد از مسدود شدن وبلاگ(دلنوشته های غربت از تهران) سرگردانی من آغاز شد.

مدت گیج مبهوت نمیدانستم چه باید بکنم وهیچ دل ودماغی برای نوشتن مطالب جدید نداشتم.

چند ماهی که گذشت کم کم شروع کردم به مستعار نویسی واین مستعارنویسی ادامه داشت تا سیس وبسایت هزاره انلاین وباقی قضایا.

سرانجام بعد از یکسال دوباره به وبلاگ نویسی برگشتم واینجا مکانی هست برای نوشتن، نوشتن در سالهای که دور ازخانه و وطنم هستم.

دوستان از یک واقعیت نمیشود گذشت. متاسفانه فضای رسانه ونوشتن در ایران اصلا مناسب نیست. بنده سعی میکنم ازاین به بعد کمی بیشتر خط قرمز های ایران را رعایت کنم. یعنی مجبور هستم که چنین کاری بکنم. ما در عالم مهاجرت مشکلات زیادی داریم که تحمل انها صبر ایوب میخواهد. بنا براین اصلا دلم نمیخواهد کارم به جاهای باریک بکشد.

دوستان وسروران گرامی؛

اینجا خانه جدید من است. خوشحال میشوم مانند سابق بیائید ونقد ونظر خودرا بنویسید وبنده راهنمای کنید.

از دوستان خواهش میکنم وبلاگ بنده را لینک دهند وبه بنده اطلاع دهند تا من هم وبلاگ انهارا لینک کنم تا مانند وبلاگ سابقم یک پیوند مفید از دوستانم داشته باشم.

به امید موفقیت وسربلندی تمام دوستانم درفضای مجازی.

ارادتمند شما: شیر محمد حیدری