سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

برنامه تلویزیونی"وطن دار (قسمت پنجم) بنام مهاجر بکام انصار!

قسمت پنجم برنامه تلویزیونی"وطن دار" با موضوع تابعیت اتباع بیگانه با حضورنماینده مردم مشهد ازشبکه افق پخش شد.

 عنوان قسمت پنجم این برنامه بسیارمهم ودهان پرکن انتخاب شده بود وهرشنونده ای  مهاجر را مجاب میکرد که  پای تلویزیون بینشینند وبرنامه را پی گیری بکنند. این مساله  هنکام آغاز پخش برنامه و رد وبدل شدن پیامک وبه صدا درآ مدن صدای زنگ تلفن همراه مهاجرین وتوصیه به دیدن برنامه فوق به وضوح مشاهده میشد. دقایقی از پخش برنامه نگذشته بود که این حساسیت وامیدواری تبدیل به یاس شد زیرا بینندگان مهاجر قبل از اینکه حرف دل خودشان را درصفحه تلویزیون مشاهد بکنند شاهد باز گوی ورفع مشکلات ودرد های حاکمیت ایران بود.

در ابتدای برنامه مهاجرین توسط مجری برنامه دسته بندی شد. در این دسته  بندی  از افرادی به عنوان مهاجر نا م برده شد که دردقایق دیگر مهاجر بودن این افراد توسط قاضی زاده هاشمی مهمان برنامه ردشد وایشان گفتند این دسته افرادکسانی هستند که  قبلا در عراق ویا افغانستان ساکن بوده بنا بر دلایلی به ایران آمده وادعا میکنند که ایرانی هستند که این عده به دلیل کسری مدرک بلاتکلیف هستند نه مشکل تابعیت ودسته دیگرشامل حال کسانیکه می شود که پدر افغانستانی ومادر ایرانی دارند؛ یعنی این افراد در اصل ایرانی هستند ولی به دلیل مشکلات اداری هنوزمیبایست تا سن 18 سالگی صبر کنند وبعد شناسنامه ایرانی دریافت بکنند.

از مجموع55 دقیقه گفتگوی مجری وآقای قاضی زاده نمایند مجلس 35 دقیقه آن درباره ای کسانی بود که اصلا در زمره مهاجرین قرا نمی گیرند، یعنی طبق گفته جناب قاضی زاده این افراد در اصل ایرانی هستند ولی به دلیل برخی مشکلات اداری هنوز شناسنامه ایرانی دریافت نکرده اند. این یعنی  اینکه یک مهاجراز دقایق ابتدای پخش برنامه میخکوب تلویزیون شده وسر پا گوش است تا شایدحرف امیدوار کننده را از صفحه تلویزیون بشنوند تا کمی  به آینده اش خوش بین بشود ولی هرثانیه وهر دقیقه که میگذرد هی اوضاع بدترمی شود وفرد مهاجرباخودمیگوید؛ این گپا که مربوط به من نمی شود. این قانون که شامل حال من نمی شود. من که در ردیف این افراد قرار نمی گیرم.! این وضعیت  زجرآور 35 دقیقه طول میکشد تا اینکه بلاخره بخت یار می شود ونوبت به کسانی میرسد که که مهاجر واقعی هستند، یعنی 3.5 میلیون مهاجر که به خواسته خودشان ورسما وارد خاک ایران شده وتقاضای پناهندگی داده ودر تابعیت  شان  هیچ شک وشبهه وجود ندارد.

در دقیقه 36 توسط یکی از حضار موضوع بسیار مهمی مطرح شد که در کل بی پاسخ ماند. سئوال این بود:  اولین چالش مهاجرین ارائه نشدن مدرک شناسایی به فرزندانی است که یکی از والدین شان کارت آمایش دارند. این سئوال کلا شنیده نشد وآقای قاضی زاده درادامه  مشغول پاسخ گویی به سئوالاتی شدند که طرح آنهارا ما شاهد نبودیم؛ یعنی یا روی کاغذ مطرح شده بود ویا کلا پرسش سانسور شده بود.

از دقیقه 36 تا دقیقه 55 وخداحافظی مهمان برنامه، با اینکه سئوالات مهمی از قبیل دریافت گواهینانه رانندگی،ثبت اسناد مالکیت وسرمایه گذاری مهاجرین وانتخاب شغل برای افراد مهاجر در تمامی سطوح توسط مجری مطرح شد ولی متاسفانه جناب قاضی زاده  به جای پاسخ روشن  به  سئولات مجری وحضار، مشکلات مهاجرین را در برخی مواقع علت یابی کردند، یعنی  مسئولیت را به دوش دستگاه های اجرای انداختند ودر برخی مواقع  توضیح دادن که چرا این مشکلات وجود دارد ودر قسمت های هم  عمکلرد مسئولین در 40 سال گذشته را توجیه کردند.

ختم کلام اینکه در پایان برنامه به قول معروف علی ماند وحوضش. یعنی مهاجرین با دهان باز وذهن پر از سئوال های بی جواب ونا امیدتراز دیروزسر روی بالش گذاشتند تا به خواب بروند وجهت کار وفعالیت برای یک روزدیگرآماده بشوند روزی که فردایش معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارآنها خواهد بود.



برنامه تلویزیونی"وطن دار (قسمت سوم)

درقسمت سوم برنامه تلویزیونی وطن داریک قشون کشی درست وحسابی به نفع عملکرد40 ساله حاکمیت ایران درموردمهاجرین افغانستانی انجام شده  است. یعنی تهیه کنندگان با تمام نیروهایش بسیج شده است تا صدای حاکمیت راابتدا به گوش مهاجرین برساند ودرمرحله بعدخط مش وسیاست هایش در موردمهاجرین را برای ملت ایران روشن بکند. یعنی با یک تیردونشان بزنندکه الحق خوب هم زدند.

دراین قسمت مهمان رسمی یعنی آقای حسین ابراهیمی نماینده  آیت الله خامنه ای درامورافغانستان همان طورظاهرشدندکه باید میشدند وهمان حرف های راگفت که بایدمیگفت. الحق که ایشان یک سیاست مدارکارکشته ودست پرورده بیت رهبری هستند.

مهمانان مهاجرافغانستانی که صدا وتصویرشان به صورت میان برنامه پخش شد؛ بدک نبودند وبه جزاسماعیل خان که سخنانش بسیارکم دقت وبا بی سلقگی انتخاب شده بود؛ الباقی اشخاص  وظیفه خودرا به خوبی انجام داده بودند.

تصاویروبریده وسخنان افراد افغانستانی برای تائیدرفتارحاکمیت ایران در 40 سال گذشته بسیار دقیق انتخاب شده بود ودراکثر مواقع تاثیرگذاربود مخصوصآ برای کسانیکه تجربه زندگی درایران را ندارند.

درکل این قسمت حرف تازه وخاصی نداشت وازافرادماننداسماعیل خان باآن سابقه اش؛ علی ناطقی با این وضعیت فعلی اش، محمدسرور رجایی با آن عملکرد30 ساله در ایران  ومحمدباقر مصباح زاده باآن تفکرش انتظاری بیش از این نمی رود وهمه این  بزرگان به خوبی  وظایف  که تهیه کننده برنامه به عهده آنها گذاشته بود خوب انجام داده و رو سفید بیرون آمدند وسنگ تمام گذاشتند.

 واما؛

یک پرسش که توسط یکی ازخانم های حاضردربرنامه وطن دارطرح شد بسیارباعث تعجب من شد. یعنی طرح این سئوال درهمچین برنامه ای وبا این وضعیت کنترل واقعا تعجب اوراست.

سئوال این بود. چرادستورات مقام معظم رهبری درموردمهاجرین(درزمان صادرشدن آن دستور)علنی ورسانه ای اعلام نمیشود؟. پاسخ آقای ابراهیمی این بود: تیم رهبری تیم تبلیغات نیست بلکه وبیشتردنبال عمل هستند. اعلام زود هنگام خوب نیست وهرزمان دستورات به عمل تبدیل شد به خودی خود اعلام میشود.

خب این پاسخ شایدقانع کننده باشد ولی حقیقت ندارد.

 حقیقت این است که تمام خوشبختی وخوش روی میزبان ازحدودسه سال قبل(هنگام آغازتحولات منطقه) برای مهاجرین افغانستانی مقیم ایران آغاز شد. یعنی برای اولین بارآقای ابراهیمی در آذرماه سال 1393 ازقول رهبری ایران اعلام کردند که باید مهاجرین افغانستانی تکریم بشوند. این شد سرآغاز محبت میزبان برای مهاجرین. حالا ودر برنامه وطن دار به گفته  آقای ابراهیمی قراراست با دستورمقام معظم رهبری اتفاقات خوبی برای مهاجرین رخ دهد ولی زمان آن نامعلوم است. چرا نامعلوم است؟ برای ا ینکه وضعیت منطقه واختلاف  عربستان وایران این دو قطب جهان اسلام نامعلوم است. برای اینکه وضعیت منطقه واهمیت حضور مهاجرین نا معلوم است. وده ها دلیل  دیگر که ذکرآنها از حوصله این مقال خارج است.

شیعه؛ فربه ترین مذهب!

مذهب شیعه یکی ازفربه ترین مذاهب دردنیا هست واگر وضعیت به همین منوال پیش برود از این هم فربه ترمیشود.  

توی حرم حضرت معصومه یک مجموعه کتاب های هست که زائرین میتوانند بعد از زیارت آنهارا مطالعه بکنند. در یکی از قسمت های این قفسه ها، کتاب های درباره ای حضرت مهدی ومهدویت شناسی موجود است که طرفدارانی زیادی دارد. روزی  همراه تنی چنداز رفقا گذرمان به شهرقم افتاد. تصمیم دوستان بر این شد تا برای زیارت وادای احترام به مقام حضرت معصومه به زیارت مرقد آن بانوی  بزرگوار برویم. دوستان  برای زیارت وعبادت به دوساعت زمان توافق کردند ودر این موقعیت فرصتی شد تا سری به این کتاب خانه کوچک بزنم. قفسه مهدویت  شناسی موردعلاقه من بود.  ازبین کتاب ها پنج جلد باقطرهای مختلف ونویسند های متفاوت را برداشتم ودرگوشه ای نسشتم تا ورقی بزنم وزمان را بگذرانم. کتاب اولی ودومی وسومی وچهارمی را ورق زدم واز بین هردوسه صفحه چند سطری را خواندنم. هربارکه کتاب را عوض میکردم و ورق میزدم ومیخواندم، مطالب واحادیث چنان شبیه هم بود که فکرمیکردم هنوز دارم کتاب اولی را میخوانم. برای رفع شک  برای خودم، کتاب هارا روی فرش کنار هم گذاشتم تا مطمئن بشم کتاب را به نوبت میخوانم. القصه کنجکاوی ام بیشتر شد وشروع کردم به مقایسه کردن کتابها. درآخر چیزی که بدان رسیدم این بود که درحال حاضر در قسمت دکترین مهدویت یک بلبشوی به راه افتاده که متاسفانه کیفیت فدای کمیت شده است. یعنی یکسری نویسنده با سوء استفاده از وضعیت وفضای موجود درجامعه وحمایت بی چون چرای نهاد های دینی ومذهبی، فقط به کپی کردن احادیث  وروایات درمورد مهدویت شناسی مشغول هستند. به نظرمن اگر یک کتاب بنویسند وبه تعداد خیلی زیاد چاپ بکنند خیلی مفید تر از این وضعیت هست که مثلا ده ها کتاب چاپ بشود ولی موضوع ونوشته ها شبیه  هم باشد. حسن این کار اینه که سرگردانی مردم کمتر واعتماد به کتاب، احادیث ومساله مهدویت بیشتر می شود ومذهب شیعه هم به صورت کاذب هی فربه وفربه ترنمیشود. 

از ان ماجرا حدود شش ماه گذشت تا یک  روز عزیز دانشجوی که فعلا مقیم اروپا هست با بنده تماس گرفت وگفت؛  در تهران گنگره  مهدویت برگزارمیشود اگرفرصت داری  شما هم بیا. در پاسخ گفتم تشکر شمابرید. من بعدا میرم قم توی حرم حضرت معصومه  همه را باهم میخوانم.

نگاهی به برنامه تلویزیونی"وطن دار(قسمت دوم)

قسمت دوم برنامه تلویزیونی وطندار با حضورکارشناسان گرامی آقایان سید ابوطالب مظفری وسید اسحاق شجاعی  ازشبکه افق ایران پخش شد.

در قسمت دوم کارشناسان افغانستانی سنگ تمام گذاشتند وبا سخنان کوتاه وسنجیده مطالب اصلی وکلیدی را بیان نمودند. سخنان هردوی بزرگوار چنان موثر ومفید ومنطقی بود که در قسمت های از برنامه باعث واکنش مهدی طوسی  مجری این برنامه شد.

در طول  پخش برنامه مجری با قطع کردن  سخنان کارشناسان و ایجاد سئوال های انحرافی سعی داشت از تاثیر سخنان شان بکاهد ولی خوشبختانه دراین کارش موفق نبود. با اینکه برنامه سانسور شده پخش شد ولی درمجموع گفتگو مفید وبه نفع مهاجرین به پیش رفت.

بنده درطول پخش برنامه واقعا لذت بردم وبه سهم خودم ازکارشناسان محترم یعنی آقای مظفری وجناب شجاعی تشکر وقدردانی میکنم.

 بخش دوم  برنامه هم جالب وهم افتخارآمیز بود. در کناراجرای خوب سرکارخانم قاسمی  ازافتخارات نخبه گرامی جناب آقای انوری هم لذت  بردم وبرای تمام زحمت کشان هموطن  که درغربت وبا امکانات اندک وموانع گوناگون  بهترین نتیجه را می گیرند آرزوی سلامتی وموفقیت را دارم.

واما یک موضوع بسیارمهم: در روی کرد دو سال اخیر سیاست مداران رسانه ای ایران؛ یک نکته  به  وضوح مشاهده می شود آنهم حذف برادران اهل سنت به طور عام وبرادران پشتون به طور خاص از جعبه جادوی ایران میباشد. یعنی در اکثر برنامه های رسانه ای ایران؛ فقط به زبان مشترک  ومذهب مشترک اشاره میشود.

در این باب ذکر دو نکته به نظرم ضروری است.

1- من فکرمی کنم دست اندرکاران ایرانی درباره ای مردم افغانستان بازهم دچارعمل اشتباه می شوند. یعنی دربرنامه های جدید اطلاعات غلط به مردم خودمی دهند وطوری برنامه ریزی می کنند که انگاردرافغانستان فقط فارسی زبان وشیعیان زندگی می کنند، این درحالی است که درافغانستان از لحاظ جمعیت مذهبی اهل سنت واز لحاظ جمعیت نفوس پشتون ها دراکثریت هستند.

2- دعوت ازفارسی زبانان وشیعیان ومخصوصا هزاره ها در رسانه های ایران؛ آیا ازدید سیاست مداران  پشتون پنهان خواهد ماند؟ آیا کسی در مورد عواقب این حضور، فکری کرده است؟

برنامه تلویزیونی"وطندار" ویا توهین به شعور بیننده؟!

ویدئوی  90 دقیقه ای برنامه وطندار http://www.ofoghtv.ir/program?progNo=9303&episodeId=11905   را دوبار نگاه کردم. در طول برنامه از تمام لحظات مهم  آن یاداشت برداری نمودم. در آخر بنابود نگاه کلی به این برنامه داشته باشم ولی از آنجای که محتویات برنامه چنگی به دل نمیزند برای اینکه وقت خودم ودیگران تلف نشود از بررسی تمام آنها صرف نظر نمودم.

در اینجا با کمال تاسف باید عرض کنم هیچ فکری صحیح وبرنامه ریزی علمی در عقبه این برنامه وجود ندارد. انگار چند نفر یک شبه نسشته وتصمیم گرفته برای جماعتی برنامه تصویری بسازند. به جد می توانم ادعا کنم برای ساخت این برنامه کمترین تحقیق از اوضاع زندگی جاری مهاجرین  مقیم ایران صورت نگرفته است. لحظه لحظه های این  ویدئو   ایراد های جدی  واشکالات فراوان دارند که فقط با کمی تحقیق ودقت بیشتر والبته در نظر گرفتن شان بیننده خیلی پربار تر ومفیدتر میشد. 

ادامه مطلب ...