سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

رسانه های ایران، مسایل افغانستان، کارشنا سان یکبارمصرف

اشاره:

به طور طبیعی تمام رسانه های جهان سعی میکنند از بهترین افراد برای خوراک رسانه ای خود استفاده ببرند ودر این راه خیلی ها شان بودجه مشخصی را در نظر میگیرند وبا استخدام وبه خدمت گرفتن بهترین مجریان وخبرنگاران، ویافتن مجرب ترین کاشناسان در مسایل گوناگون سعی میکنند بهترین ومفید ترین اطلاعات را به مخاطبین خود منتقل کنند.

البته ناگفته پیداست که هیچ رسانه بدون هدف ومنظور مشخصی تاسیس نمیشود وهر کدام بنا بر احتیاجات یک فرد،حکومت،جامعه یا یک موسسه ای تاسیس میشود وهر کدام بنا بر خواست مخاطبین خود برنامه تهیه میکنند وسمع نظر مخاطبین خود می رساند.

این نوشته کوتاه قبل از اینکه یک مطلب در باره رسانه ها وکارکرد ان باشد بیشتر یک درد دل است که به بهانه ای پخش یک برنامه به عنوان"دو، نیم ساعت" که در تاریخ14 اسفند ماه 1389 با حضور هموطنی افغانستانی بنام (میری)که از ایشان به عنوان کارشناس مسایل افغانستان نام برده شد ه بود؛ از شبکه ای شش ایران پخش شد، با هموطنانم میباشد.

رسانه های ایران، مسایل افغانستان، کارشنا سان یکبارمصرف

ایران یکی از کشور های همسایه افغانستان است که همواره مسایل وتحولات که در کشور افغانستان روی میدهد برای این کشور دارای اهمیت فراوان هست.

در این راه رسانه های ایران اعم از نوشتاری، شنیداری ودیداری در مواقع ضروری(موقتی) با نشر مطالبی در باره افغانستان سعی میکنند مخاطبین خود را بی نصیب نگذراند.

در این مورد راهی دوری نمیرویم وبه مساله ای ایجاد پایگاه دائم آمریکا در افغانستان میپردازیم.

بعد از اعلام رسمی حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان در مورد تمایل آمریکا برای ایجاد پایگاه دائم در افغانستان وعلنی شدن این موضوع، کم کم رسانه های ایران هم طبق همان سیاست(اضطرار) اقدام به نشر مطالبی علیه این قرار داد نمودند. و باز هم طبق سیاست مشخص در ابتدا از رسانه نوشتاری مانند روزنامه ها،خبرگزاری ها در فضای مجازی آغاز شد وتا اینکه بلاخره روز شنبه 14 اسفند ماه 1389 رسانه ملی رسما وارد ماجرا شد وبا دعوت از دونفر در برنامه دو، نیم ساعت شبکه شش فعالیت خود را شروع کرد.

در اینجا لازم است به یک موضوع اشاره کنم که نگرانی ایران در باره ای فعالیت های آمریکا در افغانستان کاملا" قابل درک است واستراتژی بد بینی ومنفی نگری بین این دوکشور بر کسی پوشیده نست. به عنوان مثال اگر از هر ده انگشت آمریکا گل ببارد، در ایران آنرا خار میبینند وبرعکس قضیه در آمریکا هم همین طور است. پس خیلی نباید از تفسیر های که در رسانه های ایران میشود نتیجه مثبت ویا منفی بگیریم.

دعوت از کارشناسان یکبار مصرف

قصد توهین به کسی ندارم اما نمیشود از کنار این قضیه براحتی گذشت که ایران هیچ وقت مسایل ورویدار های که در افغانستان میگذرد را جدی نگرفته ونخواهد گرفت وهمیشه از افراد ی دعوت میکند که فقط به درد یک برنامه میخورد ومانند یک بازیگر هرآنچه به او دیکته میشود میگوید به همین علت تا کنون فردی را ندیدم که در باره ای مسایل افغانستان دوباردر رسانه های ایرانی دعوت شده باشد.

در اینجا برای روشن شدن قضیه مثالی میزنم:

در باره مسایل فلسطین ولبنان، شخصی بنام رویوران همیشه یک پای قضیه برای تحلیل وتفسیر اخبار ورویداد هامیباشد حال این تحلیل ها صحیح است ویا غلط کاری ندارم بلکه منظور این است که در باره مسایل افغانستان چنین شخصی نیست.

کارشناس ویا بازیگر؟

تفاوت بین یک کارشناس وبازیگر بیسار زیاد است. بهترین بازیگر کسی است که دیالوک هایش را درست بخواند وطبق خواسته کارگردان نقش آفرینی کند وهرچه خواسته گارگردان را بهترانجام دهد وظیفه اش را خوبتر انجام داده وبه تعهد ش عمل کرده است.

اما زمانیکه پسوند کارشناس بعد از نام شخصی درج میشود، قضیه به کلی فرق میکند ودیگر آن شخص یک بازیگرنیست که هرچه از او بخواهید انجام دهد وهر متن رابخواند بلکه او باید از دانش وآگاهی وتسلط که بر محیط اطراف خود ویا رشته تحصیلی اش دارد متکی باشد واز داشته های علمی خود استفاده کند وجملاتی را بیان کند که مخاطب احساس کند چیزی بر داشته هایش افزوده میشود.

در برنامه مورد بحث واکثر برنامه های که در باره مسایل افغانستان از رسانه ای بصری ایران پخش میشود، متاسفانه چیزی که رعایت نمیشود همین تفاوت بازیگر وکارشناس است.!

در برنامه دونیم ساعت دونفر دعوت شده بودند. یکنفر ایرانی بنام جمشیدیان وشخصی دیگری افغانستانی بنام میری. کارشناس ایرانی اگرچه طبق خواسته های گردانندگان برنامه صحبت میکرد وکلا" مخالف قرارداد ایجاد پایگاه دائم  

آمریکا در افغانستان بود ودر لابلای سخنانش از واژه های ننگین،شرم اور،غیر قابل تحمل، غیر قابل جبران وزیان بار به کرات وبا تاکید ولحن خاصی استفاده میکرد ودر اواخر برنامه با اظهار تاسف از اینکه دولت افغانستان موافق این قرار داد است ومخالفت های که تا امروز شده است بی فایده است زیرا آمریکا از مدت ها قبل کار ساخت این پنج پایگاه مورد در خواستی را شروع کرده است ودر بخشی از سخنانش صریحا" اشاره کردند که امریکا برای تصویب این قرار داد به دشواری مواجه نخواهد شد زیرا نمایندگان حاضر در پارلمان افغانستان، از انجایکه حزبی نیستند وبه صورت مستقل وارد پارلمان شده اند براحتی تدمیح میشوند.! این کار شناس ایرانی با ادبیات که به کار برد تا جای پیش رفت که  به نمایندگان مردم افغانستان در پارلمان توهین کرد وتلویحا انهارا متهم به رشوه خواری، بی مسئولیتی وبی غیرتی کرد.! ولی آنچه که برای من جالب بود این بود در تمام یک ساعت گفتگوی جانب دارانه وخاص، هیچ وقت از قالب یک کار شناس فراتر نرفت وسخنی به زبان نیاود که احساسی وغیر منطقی ویا دروغ باشد بلکه خیلی براحتی حرف هایش را گفت ومنظور خودش که هدف تهیه کنندگان برنامه که همان مخالفت با ایجاد تاسیس پایگاه دائم آمریکا در افغانستان بودرابیان کرد.

اما در طرف دیگر قضیه ومهمان دعوت شده افغانستانی، یعنی جناب(میری) که از ایشان به عنوان کارشناس مسایل افغانستان نامبرده شده بود، متاسفانه آنچه که در سخنان این بزرگوار اصلا" دیده وشنیده نشد شاخصه های یک کارشناس بود.

این حقیر جناب میری را نمیشناسم واصلا" نمیدانم مقیم کجای این دنیای پهناور هستند وخدا میداند که خصومت شخصی ندارم ولی این حق را به خودم میدهم که اولا" به عنوان یک بیننده ودوما" به عنوان یک افغانستانی، نظرات خودم را در باره سخنان ایشان بگویم سخنان که به مدت یک ساعت از یک رسانه بیگانه وبا هدف مشخص تهیه شده بود. امید وارم ایشان (اگر این مطلب را در فضای مجازی مطالعه کردند) از منی حقیر دلخور نشودند.

همانوطور که در ابتدای مطلب عرض کردم کارشناس باید مستقل باشد وسخنانش برگرفته ازبر اساس مستندات علمی ویا تجربی بیان شود که این خصیصه در گفتار جناب میری وجود نداشت ایشان متاسفانه مانند یک هنر پیشه هرآنچه ازاو خواسته شد بیان میکرد وحداقل توجه به سخنان کارشناس ایرانی هم نداشت وروی عقایید خودش پافشاری میکرد.

البته ایشان به نکته های هم ایشاره کردند که هرکسی کوچک ترین مطالعه ای  داشته باشد از این اخبار ورویداد ها مطلع هست.

ازجمله سخنان که ایشان بیان کردند این بود که: حضورآمریکا تا کنون جز بد بختی هیچ منفعتی برای ملت افغانسنتان نداشته است.

بیان چنین سخنانی دوعلت دارد:

1- خواسته ای تهیه کنندگان برنامه. در این حالت مقداری نوشته را به جناب میری د اده اند وایشان فقط اجرا کرده است.

2- بی اطلاعی از تحولات ده ساله اخیر افغانستان: در این حالت این طور میشود فرض کرد که ایشان هیچگونه اطلاعی از وضعیت وتغییرات به وجود آمده در ده سال گذشته افغانستان ندارد وهنوز هم در همان دوران سیاه حکومت طالبان زندگی میکنند. این بی اطلاعی تا جای پیش رفت که ایشان اسماعیل خان را وزیر آب وبرق معرفی کرد. این درحالی است که اسماعیل خان هنوزسرپرست وزارت انرژی وآب برق است.

در جای دیگر می فرمایند: مردان به کنار! اگر یکی از پایگاه های ناتو را به زنان افغانستان بدهند دیگر اثری از طالب در افغانستان نخواهید دید.!

واقعا" از روی چه منطق وبا چه استید لالی باید این گونه موضوع گیری کرد؟! 

در اواخر برنامه با اینکه کارشناس ایرانی در باره ای تاسیس پایگاه دائم آمریکا در افغانستان تقریبا" همه چیز را تمام شده میدانست، ولی جناب میری تضمین کردند که این قرارداد به هیچ وجه امضا نخواهد شد وبهترین دلیل ایشان مخالفت  حزب اسلامی، گروه طالبان واسماعیل خان بود.

نتیجه:

در نتیجه توجه خوانندگان را به چند مورد جلب میکنم.

1- امید وارم این مطلب توهین به کسی تلقی نشود.

2- استارت مخالفت در رسانه ای ملی ایران زده شده واز این به بعد ما شاهد کارشناسانی افغانستانی(هزاره) در شبکه های تلویزیون ایرانی خواهیم بود. بنا براین انتظار میرود قبل از اینکه پای این افراد به استودیوی یکی از این شبکه ها برسد، دو مساله را فراموش نکنند. اول تخصص وتبحر در مود موضوع که بحث خواهد شد.دوم استقلال فکری، عقیدتی، ومهم تر از همه عنوان افغانستانی بودنش را نباید فراموش کنند زیرا کوچک ترین اشتباه ولغزش در گفتار وموضع گیری مساوی است با آبروی یک ملت.

3- کسانیکه در چنین برنامه های دعوت میشوند، اگر به عنوان یک شهروند وفرد عادی حضور داشته باشند ومطالبی را بیان کنند که مستند ومستدل نباشد، خیلی اهمیت ندارد ولی زماینکه به عنوان کارشناس ومتخصص دعوت میشوند دیگر مساله از حالت فردی خارج شده و وارد فاز ملی میشود.

3- موضوع که متاسفانه خیلی زننده وغیر قابل تحمل است توهین به مسئولان مملکتی است. در برنامه که با حضور جناب میری اجرا شد یک مساله تاسف بار روی داد وآنهم زمانی بود که کارشناس ایرانی نمایندگان پارلمان افغانستان را متم به بی کفایتی،بی غیرتی وبی مسئولیتی کرد که در اینجا جناب میری به جای موضوع گیری و رد این اتهام فقط سر به علامت تایید تکان میداد.

4- مسئولان رسانه ای ایران باید متوجه باشند که افغانستان، افریقا نیست ومردم افغانستان هم عرب نیستند واکثر برنامه های شبکه های ایرانی در افغانسنان روئیت میشود ومردم افغانستان هم فارسی زبان هستند ودر مسایل سیاسی هم دارای درک کافی میباشند. ونمایندگان حاضر در پارلمان مخصوصآ انهایکه برای اولین بار واردپارلمان شده اند انسانهای بی کفایت بی خاصیتی نیستند ودر همین حضور کوتاه خود بینی گردن کلفتان وجنگ سالاران که رسانه های ایران آنهارا به عنوان مجاهد یاد میکنند را به خاک مالیده اند ومطمئینا" اگر چنین توهین وتحقیری تکرار شود انها ساکت نخواهد نشست.  ومساله دیگری که باید توجه کنند این است که از افراد متخصص ومطلع دعوت کنند وحداقل از مجریانی استفاده کنند که با مسایل افغانستان آشنای داشته باشد ومانند مجری برنامه فوق که اطلاع نداشت رئیس پارلمان افغانستان  ده روز قبل انتخاب شده است.!

وحشت از قدرت فیسبوک به افغانستان هم رسید!

آقای برهان الدین ربانی رئیس شورای عالی صلح در افغانستان،در دیدار با جمعی از روحانیون در کابل طی اظهاراتی فرموده اند:   اگر "علمای دینی" نتوانند نقش رهبری کننده ای در اجتماع بازی کنند، کنترل وضعیت به دست "جوانان فیس بوک و اینترنت" خواهد افتاد. (۱)

این بخشی از سخنان رئیس شورای عالی صلح افغانستان میباشد که این روز ها با سفر به چند کشور خارجی سعی دارد مقدمات گفتگو وصلح با طالبان را فراهم کند. 

در این نوشته مختصر تامل بر سخنان ایشان شده است.

 فیسبوک چیست؟

فیسبوک یک شبکه ای احتماعی است در فضای مجازی که در سال ۲۰۰۴ میلادی تاسیس شده است. در آمار رسمی تا جولای ۲۰۱۰ تعداد اعضای این شبکه اجتماعی ۵۰۰ میلیون نفر بوده وآمار عضو گیری آن هم قابل توجه است. توجه کنید:

<><>

<><>
<><>

زمان

تعداد کاربران

روز سپری شده

درصد افزایش

۲۶ اگوست ۲۰۰۸۱۰۰ میلیون۱۶۶۵۱۷۸٫۳۸٪
۸ اوریل ۲۰۰۸۲۰۰ میلیون۲۲۵۱۳٫۳۳٪
۱۵ سپتامبر ۲۰۰۹۳۰۰ میلیون۱۵۰۱۰٪
۵ فوریه ۲۰۱۰۴۰۰ میلیون۱۴۳۶٫۹۹٪
۲۱ جولای ۲۰۱۰۵۰۰ میلیون

۱۶۶ 

منبع:(فیسبوک ویکی پدیا)

۴٫۵۲٪

 

آخرین آمار: فیس بوک با 600 میلیون عضو در حال رشد و بیش از 100000 کاربر آنلاین (جام جم انلاین)۱۰اسفند ۱۳۸۹

کاربران فیس‌بوک هر هفته ۶ بیلیون محتوای اینترنتی را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و ماهانه بیش از ۳ بیلیون عکس را آپلود کرده و روزانه ۱۶ بیلیون دقیقه را در این سایت می‌گذرانند.

 ۵۰ درصد از کاربران فیس‌بوک هر روز به این وب‌سایت مراجعه می کنند.

 به طور متوسط هر کاربر در این سایت ۱۳۰ دوست اینترنتی دارد که ۷۰ درصد محتوای اینترنتی او را در ماه فراهم می‌کنند. منبع: ( تام کوک” یکی از اعضای گروه مهندسی سیستم فیس‌بوک در کنفرانس اوریلی ولوسیتی.)

*  *  *

 سخنان آقای ربانی با واقعیت های جامعه امروزی ما مطابقت ندارد اگر کمی بیشترتوجه کنیم در می یابیم که متاسفانه این سخنان در حد یک آرزوی بچگانه واز روی ناچاری  میباشد تا یک نصیحت پدرانه ویا تغییر وتحول فردی واجتماعی زیرا آنچه که امروز رسانه ای مانند فیسبوک عمل میکند حتی یک در صد ان در وجود علمای که حداقل ۴۰ سال از لحاظ علمی از دنیامدرن عقب هستند وجود ندارد.

فیسبوک یک مکان مجازی است که هرفردی هرچه که دلش بخواهد مینویسد ومیبیند ومحدودیت برای ارائه هیچ گونه مطلب، عکس،ویدئو وجود ندراد مگر اینکه شکایتی بشود وحق کپی رایت رعایت نشده باشد. در صفحه فیسبوک از شما نمی پرسد سیاه هستید ویا سفید؟ زرد هستید ویا سرخ؟ مسلمان هستید ویا مسیحی ویا بودایی هستید ویا یهودی. در آنجا نمی پرسد چه مینویسی ویا چه میخوانی. در واقع فیسبوک مکان هست که همه را به یک چشم نگاه میکند وبرای مدیران وکارمندان فیسبوک که حدود ۲۰۰۰ هزار نفر هستند، فقط حضور شما مهم است وهر لحظه به شما خوش آمد میگوید وهرچه امکانات در اختیار دارد بدون هیچ سئوالی در اختیار اعضای خودش میگذارد بدون هیچگونه تفتیش عقایدی، از شما میزبانی میکند.  همین بی طرفی واحترام به انسان  باعث شده است که در طول ۷ سال ۶۰۰ میلیون انسان که به اندازه ای نیمی از جمعیتی کل مسلمانان جهان میباشد را  بپزیرد ومرید خود گرداند طوری که هر کسی که یک بار به فیسبوک مراجعه کند هوس عضو شدن به سرش میزند وبعد از عضو شدن به محض وارد شدن به فضای سایبری اولین جایکه مراجعه میکنند صفحه ای فیسبوک است. 

اعلام جنگ با جوانان!

آقای ربانی که خود رئیس شورای صلح در افغانستان هست به طور علنی وبدون هیچ گونه ملاحظه رسما" با جوانان کشور ویران شده ای افغانستان اعلام جنگ میکند و فعالیت روزمره آنهارا خطری جدی برای صلح وثبات افغانستان میداند وبه روحانیون وعلما توصیه میکند    گاهی اتفاق می افتد که به اصطلاح جوانان فیس بوک و اینترنت رهبری جامعه و تحولات را بدوش می گیرند." (۲) اما ایشان توضیح نمیدهد که این روحانیون با چه صلاحی باید به جنگ جوانانی بروند که در عضو شبکه اجتماعی فیسبوک هستند. و این روحانیون با کدام دلیل ومنطق  جای شبکه ای اجتماعی فیسبوک را در دل این جوانان بگیرد؟  جوانانی که فعال وکنجکاوهستند ودائم در حال پرسش میباشند وبرای فهمیدن ودرک شرایط اطرافش به هردری میزند. کجابهتر ازشبکه ای اجتماعی فیسبوک که در واقع آینه تمام نمای از واقعیت کل جهان ست.

  طالبان متحجر وجوانان روشن فکر

انگیزه اصلی آقای ربانی از ایراد این سخنان صلح با طالبان است وایشان رسما" به علما تکلیف کرده است که بین طالبان متحجر وجوانان روشن فکر، طالبان مهم تر است واز این به بعد فعالیت های روحانیون بیشتر متمایل به تفکر طالبانیسم باشد :  در مذاکره با طالبان و آوردن صلح در این کشور، "نقش رهبری کننده" داشته باشند.

   نگرانی آقای ربانی

سئوال این است که آقای ربانی نگران چیست؟ آیا فعالیت جوانان افغانستانی در شبکه ای اجتماعی فیسبوک مانع صلح در افغانستان شده است؟ آیا اگر عده ای از جوانان در صفحه ای فیسبوک اخبار و واقعیت های جامعه را منعکس کنند، این فعالیت مانع صلح بین دولت وطالبان تلقی میشود؟ ویا ایشان به طور ضمنی به علما گوش زد میکند که شما به اندازه چند جوان کم تجربه هم عرضه ندارید.! تا سرنوشت جامعه ای تان را آنطور خود میخواهید رقم بزنید.   امروز ما می بینیم که اگرچه حضور علما قوی است، اما در تحولات اخیر که در تونس، مصر و لیبیا صورت گرفت، اگرچه این جوانان هم پرورده های دعوتگرهای مسلمان بودند، اما آنها قیام ها را به کلی سازمان دهی می کنند."

نتیجه:

شاید حق با اقای ربانی باشد وعلمای وروحانیون افغانستان بیش از اندازه گوشه گیر ونسبت به تحولات محیط اطرافشان بی تفاوت شده باشند واین سخنان شاید تلنگری باشد تا آنها  از خواب غفلت بیدار  وبرای ایفای وظایف دینی ومذهبی شان تشویق وترغیب شوند ولی چیزی که خیلی عجیب است این است که چرا این سخنان طوری بیان شود که بخشی از جامعه فعال وحساس که جوانان وآینده سازان افغانستان هستند هدف قرار گیرد، در واقع علما وروحانیون را در مقابل جوانان  قرار دهد ویا جوانان را صرفا" به خاطر  اینکه در فیسبوک عضو هستند وفعالیت میکنند از نگاه روحانیون خطرناک وطرد شده جلوه دهد.

آقای ربانی باید بداند که که عناد ودشمنی ودیو ساختن یک قشر جامعه(جوانان) وقرار دادن آنها در مقابل قشر دیگر(روحانیون) با روحیه ای صلح وسازش سازگاری ندارد بلکه باعث کدورت وفاصله بین این دوقشر مهم وتاثیر گزارجامعه میشود. بهتر است به جای اینکه به این قشر عظیم (جوانان) حمله شود و آنهارا خطر ناک جلوه دهد باید یک نگاه به عمل کرد خودشان داشته باشند که آیا عملکرد آنها در مسیر صحیح اسلامی،دینی، مذهبی وانسانی قرار دارد یا خیر .

شبکه ای اجتماعی فیسبوک در حال پیشرفت است وهیچ زلزله وسیلی هم نمی تواند جلوی پیشرفت آنرا بگیرد واین شبکه براستی جهان را به یک دهکده کوچک تبدیل کرده است طوری که اگر از این سر این دهکده صدا بزنی در آن طرف دهکده همه میشنوند میبینند ومطلع میشوند وعضویت وفعالیت ۶۰۰ میلیون انسان در روری کره ای خاکی تبدیل به یک عادت وکار روز مره شده است ومطمئنا" به این راحتی از این کار روزمره شان دست نخواهد کشید پس بهتر است به جای سیاه نمایی وبد گویی در مجامع عمومی، با این قشر عظیم همراه شویم.

با تمام این تفسیر آقای ربانی وهمفکران شان دو راه بیشتر ندارند.

۱- راه اول این است که آقای ربانی واعضای محترم شورای علما سعی کنند به علم روز مصلح شوند وبا آگاهی کامل در کنار جوانان کشور ویران شده افغانستان قرار گیرند وبا احترام به خواسته های منطقی وانسانی آنها گام بردارند تا کار به جای های که آقای ربانی گفته وپیش بینی کرده اند نرسد. بدون شک هرگونه صلح وسازش بدون در نظر گرفتن اندیشه وتفکر قشر عظیمی از جوانان روشن فکر راه به جای نخواهد برد ومحکوم به شکست خواهد بود.

راه دوم این است که مانند برخی از کشور ها سیستم فیلترینگ دولتی تاسیس کرده وبا تمام قدرت از روئیت چنین شبکه ای های در داخل افغانستان جلو گیری کنند تا جوانان از دست رسی به این شبکه ها محروم، وحکومت وشورای عالی صلح وشورای محترم علما با خیال راحت به امورات کشور وگفتگو با سران طالبان بپردازند وجوانان هم از هرگونه خطرات احتمالی ایمن گردند.