سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

یادش بخیر!

یادش بخیر!
تا همین دوسال قبل هروقت درباره ای سوریه میخواستیم مطلبی نشر کنیم اول دوربرمان خوب نگاه میکردیم و یک دستمال نصری(چفیه) روی سرمان می انداختیم تا خوب شناسایی نشویم وبعد خیلی خلاصه چیزکی می نوشتیم وزود از فیسبوک بیرون می رفتیم وتا دو روز از سر تا پای مان می لرزید وهی با خودمان فکر میکردیم عجب کاری خطرناکی کردیم.!
بعد از دور روز سر وکله دوستان دلسوز پیدا میشد ومیگفت: باباجان هرچه مینویسی بنویس ولی درباره سوریه ننویس؛ نه مخالفت ونه موافقت. اگه مخالف باشی در ایران واگر موافق باشی در افغانستان (سرتو ده کون تو موره).! 

 
ولی حالا دیگه رفتن وبه سوریه کاملا یک امری عادی شده است. انهای که موافق رفتن هستند بروشور های ذیل را با افتخار منتشر میکنند ومشغول جذب نیرو جدید هستند وانهایکه مخالف بودند دیگه حتی سر انگشت به دندان نمی گیرند.
و واما برویم سر اصل مطلب:
توی شهر محل زندگی ما به تازگی یک برادرانصار در سوریه به شهادت رسیده است. بعد از شهادت این جوان کل شهر پر شده از بنر های رنگانگ، تمام نهاد های دولتی وخصوصی حتی بنگا ه های معاملات ملکی هم بنر برای عرض تبریک به در ودیوار شهر نصب کرده است.
این وضعیت در حالی اتفاق افتاده است که درهمین شهر چندین جوان شهید شده مهاجر را از سوریه آوردند وتشیع جنازه کردند؛ البته هنگام تشیع جنازه مراسم خوب ومناسب گرفتند، نوحه خواندن وعزاداری کردند ولی در هیچ کدام حتی یک جمله نگفتند که این جوان خوش بخت که در راه دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت رسیده است، یک مهاجر افغانستانی هست. انگار خون مهاجرین کم رنگ تر هست.

***
من در تلگرام https://telegram.me/mohajertehran لطفا عضو بشوید

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر خانم چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 18:44 http://sahar24.20r.ir/

خیلی ممنون از وب سایت خوبتون وبتون خیلی عالیه موضوعاتشو متنوع ترکنین بهتره
6168

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد