تا به حال از خودتان پرسیده اید که: آیا دین اسلام که ادعا می شود یک دین کامل بدون عیب ونقض است؛ دارای یک سیستم اقتصادی (عملی) هست؟
در این مورد بحث های تئوری (نه عملی) زیادی صورت گرفته است. اکثر کسانی که مدعی هستند اسلام دارای یک سیستم اقتصادی کارآمد هست؛ ادعا میکنند که هم اکنون کشور های غربی دقیقا دارند سیستم اقتصادی اسلامی را اجرا میکنند.حال این ادعا تا چه میزان صحت دارد یا خیر بحثی جداگانه هست ولی من میخواهم از منظر دیگر به سیستم اقتصادی اسلامی نگاهی بیندازم.
تجربه نشان داده است که اسلام هیچگونه تفکری اقتصادی که باعث رونق اقتصاد ودر نهایت به رفاه اجتماعی ختم بشود ندارد.
به عنوان نمونه:
از صدر اسلام تا کنون هیچ عالم دینی از زحمت(تفکر) ودست رنج خودش به ثروت نرسیده است. خودشخص محمد که پایه گذار دین اسلام هست درمدت زمان بسیار کوتاه تمام ثروت همسرش(خدیجه) را از دست داد وخود در تمام عمراز لحاظ اقتصادی نتوانست به استقلال برسد ویک الگوی مناسب اقتصادی را پایه گذاری بکند.
بزرگترین افتخار یک عالم دینی بعد از مرگش فقر مالی وریاضت اقتصادی او میباشد. خانه کاه گلی ونمور وفرش های حصیری زیر پایش مصداق درست بودن وصحیح زندگی کردن یک عالم دینی هست این در حالی است که فلسفه اقتصاد رفاه وآسایش است نه ریاضت.
یک عالم دینی در بهترین شرایط از کسب درآمد خمس وزکات(نه زحمت شخصی) بتواند یک مدرسه تاسیس بکند، مدرسه ای با خط سیر مشخص که فراتر از تفکرخودش نیست.!
شاید باورش برای تان سخت باشد ولی بنده با اینکه سواد آکادمیک ندارم واز اقتصاد هم چیزی سرم نمیشه، همون سالهای کودکی وقتیکه میدیدم ملا ها از مردم عادی فقیر تر هستند وروزگار سختی را می گذارنند وبرای رفع فقر وبدبختی هیچ تفکر وراه بیرون رفتی ندارند شک کرده بودم که این دین اسلام یه اشکالاتی دارد که ما خبر نداریم واین وضعیت تا کنون ادامه دارد وامروزه روحانیون وعالمان دینی هیچ کدام از زور بازو وفکر کردن به نان ونوای نرسیده اند واکثرا همچنان ریاضت میکشند وکیف میکنند وعده قلیلی هم درمسند های مانند دریافت خمس وزکات قرار دارد که روزگار شان طبق استاندارد فعلی میگذرد که این وضعیت نه حاصل تفکر صحیح بلکه شانسی بدست امده است.