همراه با انتخابات همگام با تیم پیروز(2)

چرا تیم اشرف غنی احمدزی؟!

نا امیدی! واژه ای که امروز مرا ودار کرده است تا از تیم داکتر اشرف غنی حمایت وبرای او وهمقطارانش کمپین انجام بدهم.

افراد که دچار نا امیدی میشوند دونوع واکنش از خود نشان میدهند.

دسته اول هنگام گرفتار شدن دردام نا امیدی سرش ر اروی دو زانو قرار داده به بدبختی های خود وجامعه که در آن زندگی میکنند فکر میکنند وهیچ طرح وبرنامه ای برای رهای در ذهن ندارند. این قبیل ادما هیچ وقت به سرمنزل مفصود نمیرسند ودر نیمه راه در ذهن وتفکر خود تلف می شوند واز بین میروند.  

دسته دوم درحالی که نا امید هستند ولی دست از تلاش بر نمیدارند.  این عده با اینکه واقعیت ها را به خوبی درک میکنند ونا ناامیدی تا مغز استخوانشان رخنه کرده  وعنقریب روح وچسم اورا اسیر خودکند؛ ولی صد درصد اسیر ناامیدی نمی شوند وبا حرکتی هرچند کوچک سعی میکنند با نا امیدی مبازره کند.

در اینجا ناگزیرم مثالی بزنم تا قضیه کمی روشن بشوذ.

در22 جوزا سال 1376 سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهوراسلامی ایران توسط مردم این کشورانتخاب شد. این درحالی بود که تمامی کارشناسان داخل وخارج ایران بر این باور بودند گزینه اصلی ریاست جمهوری ایران علی اکبر ناطق نوری میباشد.

بعد از ازنتخابات شدن سید محمد خاتمی به ریاست جمهوری ایران، کارشناسان با بررسی های که انجام دادند ودر روزنامه های ان دوران نشر شد، به این نتیجه رسیدند که انتخاب سید محمد خاتمی نتیجه نا امیدی مردم ایران بود.

در توضیح این ادعا چنین امده بود که: مردم ایران از رفتار حکومت راضی نبودند. روابط خارجی در بدترین وضعیت ممکن قرار گرفته بود. برخورد ارباب گونه دولت هاشمی رفسنجانی اورا ر درذهن مردم یک شاه دیگر ساخته بود ودر مجموع مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی مردم  ایران درآستانه گرفتار شدن در دام ناامیدی قرار داده بود ومردم ایران در روز 22 جوزا سال 1376 کاملا از سر نا امیدی حرکتی که فکر میکردند کوچک وبی ارزش خواهد بود انجام داند وسرنوشت مملکت خودرا صد دصر تغییر دادند.

شعار هر فرد ایرانی در روز 22 جوزا سال 1376 وهنگام ریختن رای به صندوق ها این بود که؛  ما مجبور هستیم میان بد وبدتر(!)بد را انتخاب کنیم.

امروز دقیقا هموطنان فهیم من در وضعیت نا امیدکامل به سر می برند.

امروز مردم افغانستان به هیچ کس اعتماد ندارد. نه به جهادی های که دست شان تا ارنج به خون مردم آغشته است ونه به دولتیانی که شکم شان از حق مردم باد کرده ومنفجر می شود.

براستی من! یک :/.-زاره، یک اواره دور از وطن چه وجه اشتراکی با اشرف غنی احمد زی دارم که سنگ اورا به سینه میزنم وفریاد میکشم فقط اشرف غنی! ودوست دارم که این شخصیت درراس قدرت قرار بگیرد. کسیکه تا همین دیروز نام اورا نشنیده بودم واصلا نمیشناختم ولی حالا وامروز در روز تعین سرنوشت برای تیم او تبلیغ میکنم ودوست دارم در کمال نا امیدی ودل شکستگی اورا در هیبت ریاست جمهوری کشورم ببینم. زیرا او صادق تر وپاک تر وراستگو تر وساده تر از تیم رقیب است.

من نامید هستم. از فتار جهادی ها، از خونریزی دهه هفتاد،از خانمان سوزی جنگ های داخلی، از کشته شدن نسل سوخته ام، از مفقود شدن همسن وسالانم،از بی کفایتی 12 ساله دولت فعلی ووو... .!

هموطن گرامی،فرهیخته عزیز همدرد من.! اگر تو هم حس من را داری ودر نا امیدی به سر میبری زانوی غم بغل نگیر همین حالا از بلند شو ویا علی بگو. تحقیق کن بررسی کن. ببین در این لحظات که نا امیدی تمام وجودت را در برگرفته چه حرکتی کوچک میتواند سرنوشت تورا تغییر دهد. اری عزیز من! بی تفاوت مباش که پشیمان میشوی.

بنده به عنوان یک هموطن که حتی نمیتوانم رای بدهم به تو پشنهاد میکنم از تیم اشرف غنی حمایت کن زیرا براستی دریافتم که تیم ایشان از تیم رقیب در تمامی زمینه ها غنی تر است.

تافرصت دیگربدرود