سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

تحلیلی برجنجال های اخیر در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران!


اشاره

با نشر دفاعیه‌ای محمد افسر رهبین رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی افغانستان درتهران، جنجالهای پیش آمده بر سر پائین کشیدن عکس شهید مزاری ازغرفه انتشارات راه فردا در بیست وهفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران پایان یافت.
بعد از ده روز کشمکش وجنجال در فضای مجازی؛ در پایان این ماجرا برای رایزن محترم پیروزی وسربلندی وبرای هزاره‌ها افتضاح وسرشکستگی را در پی داشت. رایزن محترم با مظلوم نمای تمام منکر قضیه شدند وهزاره‌ها با خجالت تمام سردر بین زانو‌ها سکوت اختیار نمودند.
نگارنده حق خود می‌داند که در این مورد مختصر تحلیلی را تحریر نموده در معرض قضاوت خوانندگان قرار دهد.
ماجرای پائین کشیدن عکس شهید مزاری از غرفه‌ای انتشارات راه فردا از سه حالت ذیل خارج نیست.
یک:
ماجرا کلا دروغ بوده. نشر خبر دسیسه چینی مسئولان انتشارات راه فردا برای جلب توجه وفروش بیشتر محصولات به نمایش گذاشته شده در این غرفه بوده.
دو:
اصل خبر صحت داشته ونشر خبر هم کاری درستی بوده ولی در پایان دست خوش مصلحت اندیشی شده است.
 سه:
تهدید وتطمیع معترضین هزاره توسط رایزن محترم فرهنگی افغانستان.
تحلیل گزینه‌ای یک:
اصل این ماجرا می‌تواند دروغ محض بوده باشد.   انتشارات راه فردا با نشر این خبر دست به خودزنی زده است وبا ایجا سر وصدا و استفاده ابزاری از تصویر شهید مزاری در پی کسب منافع مالی برای شرکت مذکور بوده‌اند. ابتدا نشر این خبرتحت کنترل افراد این شرکت بوده وبعد از چند روز و واکنش عمومی ونشر مطالب انتقادی وبعضا توهین وناسزا علیه آقای رهبین در فضای مجازی واعتراض حضوری مراجعه کنندگان در غرفه این شرکت، رفته رفته اوضاع تغییر می‌کند وباعث واکنش واعتراض شدید اهالی سفارت مخصوصا جناب رهبین، رایزن فرهنگی افغانستان می‌شود. 


تحلیل گزینه‌ای دو:

اصل خبر صحت داشته است. بنا برگزارشات اشخاص منصف وبی طرف، چنین ماجرای پیش آمده است. لازم به ذکر است که آقای رهبین در دفاعیه‌ای خود اصل ماجرا را تکذیب نکرده بلکه گفته‌اند «خودش شخصا حضور نداشته واگر کسی ادعای دارد باید ثابت کند.»
هزاره‌ها معمولا مردمان احساساتی هستند وبرای شهید مزاری هم اهمیتی زیادی قایل هستند وخیلی از هزاره‌ها توهین به مزاری را توهین به پیامبر و ائمه معصومین می‌دانند، مخصوصا اگر توهین کننده از قوم تاجیک وطرفدار مسعود هم باشد، آن وقت این احساسات صد چندان شده و از کنترل خارج می‌گردد.
در روز واقعه وهنگام پائین کشیدن تصویر شهید مزاری توسط آقای رهبین ویا عوامل ایشان، خون هزاره‌های حاضر در غرفه‌ای انتشارات راه فردا به جوش آمده وبدون کدام فکر درست ونگاه به آینده تصمیم فوری وغیر عقلانی گرفته ودست به نشر خبر فوق می‌زنند ودر چند ثانیه تمام مردم دنیا از ماجرای پیش آمده مطلع می‌شوند.
خبر نشرمی شود دست بدست می‌چرخد. فضای مجازی متشنج می‌شود. احساسات مردم جریحه دار می‌گردد. عده‌ای از فرط ناراحتی به برخی افراد توهین می‌کنند. این درحالی است که هیچ تکذبیه‌ای ازجانب رایزن فرهنگی افغانستان جناب رهبین صادر نمی‌شود. ماجرا به مدت یک هفته در فضای مجازی مورد بحث بگو مگو قرار می‌گیرد. خبر به گوش محمدمحقق و عبد الله عبدالله می‌رسد. از قضای روزگار جنابان در حال حاضر در یک جبهه سیاسی قرار دارند. سفارت در اختیار عبدالله وانتشارات راه فردا متعلق به محقق می‌باشد. اینجا تازه متوجه می‌شوند که در دهانشان استخوانی گیر مانده که قورت دادن وتف کردنش یک نتیجه خواهد داشت.
بنا براین عوامل پشت پرده دست به کار شده وحاصل زحماتشان می‌شود بیانیه‌ای انشارات راه فردا و دفاعیه‌ای جناب محمد افسر رهیبن در فضای مجازی.

تحلیل گزینه سه:
نشردفاعیه‌ای آقای رهبین منطقی به نظر می‌رسد وهمگی منتظر نشر چنین دفاعیه‌ای از جانب ایشان بودند ولی نشر بیانیه‌ای انتشارات فردا وسکوت معترضین به این ماجرا بسیار تعجب بر انگیز است.
کسانیکه تا سه روز قبل ازپایان نمایشگاه ونشر دفاعیه‌ای جناب رهبین، از سوز این واقعه خودشان را به آب وآتش می‌زدند، به یکباره چنان گم شدند که انگار نه انگار معترضی وجود داشت. بعد از نشر دفاعیه‌ای رهبین هیچ کدام از معترضین در فضای مجازی هیچ مطلبی نشر نکردند ومانند آب باران در خاک زمین جذب شدند.
در ابتدا شاید به نظر برسد که این عده از روی مصلحت سکوت کرده‌اند ولی با شناخت که من از معترضین وتفکرات ومیزان تحمل پزیری آنهادارم ومطالب آنهارا پی گیری کرده‌ام، این فرضیه را به کلی رد می‌کنم. کسانیکه به طور رسمی وبانام خودشان اعتراض کردند در حد واندازه نیستند که بدانند مصلحت چیست وبتوانند جلوی احساسات خودشان رابگیرند.
بنا براین دو موضوع باعث سکوت آن‌ها شده است.
اول تهدید توسط عوامل سفارت. دوستان می‌دانند که که اکثر معترضین مهاجر ویا دانشجو هستند. در ایران هم مهاجر و دانشجو ی هزاره با اینکه مدرک قانونی در دست دارند ولی از مواجهه با پولیس ایران به طور وحشتناکی واهمه دارند وحاضر نیستند به خاطر مسایل هرچند بزرگ خودشان را درمقابل پلیس ایران ببینند. ذکر یک نکته لازم است اینکه جناب رهبین در دفاعیه‌اش گفته‌اند که اگر چنانچه به غایله خاتمه داده نشود به پلیس واطلاعات ایران رجوع خواهد کرد. (نقل به مضمون)
دوم تطمیع معترضین.
یک موضوع دیگر را هم نباید از نظر دورد اشت. انهم گرفتن حق السکوت توسط معترضین از اهالی سفارت می‌باشد.
همان طور که عرض کردم جنابان عبدالله ومحقق در یک جبهه قرار دارند ودور دوم انتخابات هم در راه است. کش دادن مسایل به این مهمی به هیچ وجه به نفع دوطرف نیست وهرچه به این مسایل بیشتر دامن زده شود بدون شک رای عبد الله کاهش خواهد یافت واین موضوع قیمت بسیاربالای دارد که ممکنه هرکسی را برای معامله وسوسه کند.

نتیجه:
در حال حاضر مساله تمام شده تلقی می‌شود. هر کدام گزینه که صحیح باشد، هیچ تفاوتی برای هزاره‌ها ندارد. حقیقت این است که متاسفانه ما هزاره‌ها در این جنجال بازی را باختیم ونتیجه را اول به آقای رهبین ودوم به قوم تاجیک واگذار کردیم.
کسانیکه درتهران فعالیت فرهنگی دارند واز فعالیت اقای رهبین ناراضی بودند، مطمئنا بعد از این درتنگنای بیشتری قرار خواهد گرفت. کساینکه در زمینه ورزش وبرگزاری مراسم‌های فرهنگی به مناسبت‌های مختلف فعالیت می‌کنند، بیشترین آسیب را خواهد دید.


نظرات 1 + ارسال نظر
taheri چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 18:21 http://taheri2382.blogfa.com

تحلیل بسیار زیباییی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد