سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

اندر احوالات صدور تذکره الکترونیکی در افغانستان

اشاره:

هروقت که نام  شناسنامه (تذکره)را می شنوم ویا درجای میخوانم، بعضی از جاهای بدنم تاول میزند وزمانیکه پی جوی قضیه میشوم درمی یابم که این یک عکس العمل روحی وروانی است که براثر سالهای که درعالم هجرت وغربت، در بدر به دنبال این ورقه هویتی بودم وبر اثر نداشتن آن روزی چند بار با دیدن پلیس خونم خشک وقلبم از تپش زیاد درحال خارج شدن از دهانم بوده واین وضعیت سالها طول کشیده ونرمک نرمک تبدیل به یک آلرژی  ویا همان حساسیت دیداری وشنیداری شده است. به همین علت هرقت نام شناسنامه را میشنوم ویا میخوانم، این وضعیت تازه شده وباعث تاول زدن در بعضی از قسمت های بدنم میشود.  

واکنش مردم افغانستان که هویت غیر پشتون دارند چیزی شبیه همین آلرژی من میباشد وتمام واکنش ها به علت عکس العمل های روحی روانی ایجاد شده است وچند روز دیگر وزمانیکه صبحی از خواب بیدار بشویم همه شفا یاقته وصحتمند شده اند.

... واما صدور تذکره های الکترونیکی در افغانستان.

در فضای مجازی دونوع انتقاد ویا اعتراض نسبت به صدور تذکره جدید وجود دارد.

1- نوشته روی تذکره

2- بحث هویت قومی ونژادی

درباره ای اینکه چرا نوشته روی برگه به زبان پشتو وانگلیسی درج شده وفارسی ندارد، این حقیر وارد بحث نمیشوم. اما در باره اینکه چرا در این تذکره ها تمام اقوام اعم از تاجیک، هزاره، ازبیک وغیره...  ملیت  افغان داشته باشند، نظراتم را بیان میکنم.

 دوستان زحمت کشیده ومطالبی را تحریر ونشر کرده اند که نوشته ها کلی بوده وکمتر به جزئیات توجه شده است.

نگارنده به عنوان یک هزاره میخواهم یک نگاه کاملا" هزارگی به موضوع داشته باشم. البته این به این معنی نیست که تمام هزاره ها این گونه فکر میکنند بلکه این نوشته نقطه نطرات این حقیر میباشد وبس.

از دوزاویه میشود به قضایا نگاه کرد.

1- نگاه کوتا مدت؛ قومی ونژادی

1- نگاه دراز مدت؛ ملی وفراقومی


نگاه کوتا مدت؛ قومی ونژادی

اکثر هزاره ها، معترض صدور تذکره های جدید با هویت"افغان"  بوده واین موضوع رادر مطالب وتحلیل های شان به صراحت ذکر کرده اند. 

بهترین دلیلی که میتوان برای این اعتراض ها یافت این است که آنها میگویند؛ هویت ما در چهره ما نهفته است. زمانیکه یک هزاره از یک کیلومتری هویت ومذهبش مشخص میشود دیگر چه نیازی هست که در شناسنامه اش افغان درج بشود. یک هزاره از زمان تولد تا مرگ در هرجای از افغانستان که پا بگذارد یک هزاره هست به دلیل  هویت،چهره، ونژاد هزارگی، قرنها است که مورد و ظلم وتبعیض نژادی قرار گرفته ومیگیرند.

در نگاه کوتاه مدت وحال وروز فعلی و وضعیت حکومت حاضر که براثر حضور ودخالت نیرو های خارجی به رهبری آمریکا که یک مقدار فضای سیاسی،اجتماعی،مذهبی وقومی ونژادی آزاد ودموکراسی حتی المقدور برقرارشده  است، برای هزاره ها بهترین فرصت خواهد بود، که حتی برای مدت کم هم که شده هویت واقعی خودرا بدست آورده وبه آن افتخار کنند.

در چنین وضعیتی تکلیف هزاره ها مشخص است. آنها دوست دارند بعد از سالها تحمل رنج ومشقت فراوان وتبعیض نژادی، هم اکنون با اخذ تذکره جدید ودیدن هویت هزارگی واینکه در شناسنامه های شان هویت آنها غیر افغان درج شده است خوشنود شده و مناسبت این پیروزی بزرگ جلسات وکنفرانس ها ی برگزار کنند ومقالات زیادی تحریر ونشر کنند. وصد البته تا مدت از اینکه در تذکره آنها دیگر هویتشان افغان نیست، کمی از درد ورنجشان کاسته شده وباعث التیام درد های کهنه وقدیمی شان بشود. 

نگاه دراز مدت؛ ملی وفراقومی

واقعیت این است که هزاره ها یکی از اقوام ونژادی هست که درکنار سایر نژاد های دیگر در افغانستان زندگی میکنند که  به غیر از مذهب ونژاد از لحاظ ظاهری تفاوت چندانی با پشتونها ندارند ودر اکثر موافع به سادگی از خطرات احتمالی که منشاء قومی ونژادی داشته جان سالم به در برده اند.

متاسفانه اکثر ما انسانها حافظه  ای ضعیفی داریم وخیلی زود واقعیت تاریخی را فراموش میکنیم.

من مطمئین هستم تمام کسانیکه اصراردارند هویت نژادی افراد در تذکره های جدید ذکر بشود یا از گذشته چیزی نمیدانند ویا برای آینده خیلی بیش از حد خوش بین هستند وبا این حکومت نیم بند واین دموکراسی کشکی، فکر میکنند افغانستان تبدیل به کشور آزاد ودارای حکومت ومردمان متمدینی شده است. این درحالی است که روزی نیست که  از تبعیض  دولتی نسبت به دیگر اقوام مطالبی در رسانه ها نبینیم وروزی نیست که صدای انفجار وانتحار به گوش نرسد وخانواده در گوشه وکنار افغانستان عزادار نشوند وعنقریب برادران ناراضی در بدنه دولت رخنه کرده  زمام امور کشور را بدست بگیرند.

دراینجا لازم  است فلاش بکی بزنیم  به عقب تا مساله کاملا" روشن بشود.

طی حکومت داری دوران ظاهر شاه که خبری از حزب وحزب گرایی نبود، تنها ملاک افراد در افغانستان هویت نژادی آنها بود. در آن زمان به مدد شناسنامه های که هویت قومی ومذهبی در آنها درج نشده بود، تعداد از افراد از سایر نژاد ها با فراگیری زبان پشتو، از فیلتر حکومتی عبور کرده و وارد دستگاه حکومت شده بودند. این وضعیت بعد از کودتای داود خان وفرار ظاهر شاه، به علت حزب گرایی کمی نرمال تر شد ودر دستگاه به اصطلاح دولتی تابعد از سقوط کونیست ها ادامه داشت ولی بعد از سرنگونی دولت داکتر نجیب وروی کار آمدن طالبان، متاسفانه مساله قوم ونژاد به یک بحران ملی تبدیل شد وبسیاری از افراد بی گناه تنها به دلیل نژاد غیر پشتون به مجازات مرگ محکوم شدند.

در زمان حکومت طالبان به غیر از نژاد هزاره وازبیک، سایر اقوام به علت تشابه ظاهری ازسوی طالبان فشار های کمتری متقبل شدند. به عنوان مثال شیعان هرات که در تقیه شهره خاص وعام هستند، در زمان حکومت طالبان به علت اینکه مذهب ونژاد آنهادر شناسنامه های شان درج نشده بود کمترین فشارها را تحمل کردند وکمتر اسیب دیدند.

نتیجه:

حال فرض کنیم دولت افغانستان به انتقاد ها واعتراض ها پاسخ مثبت داده و هویت هر قوم ونژاد را همراه با دین ومذهب شان در تذکره های شان درج کند آنوقت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا تبعیض نژادی از بین خواهد رفت؟ آِیا به محض اینکه در تذکره ها هویت افراد درج بشود تمام مشکلات قومی ونژادی حل خوادهد شد؟ آیا انسان های متعصب ونژاد پرست بیکار خواهند نشست؟ متاسفانه پاسخ تمام سئوالها منفی میباشد.

به باور نگارنده وبه گواهی تاریخ گذشته افغانستان و بررسی وضعیت فعلی افغانستان، اگر هویت تمام مردم افغانستان یکی باشد بهتر ومفید تر خواهد بود. تنها در این صورت است که ضریب خطرات نژاد پرستی کاهش می یابد.

در اینجا به یک تراژدی نه چندادور اشاره میکنم تا ذهن های خفته بیدار شوند.

میگویند؛ در درگیری داخلی بین اقوام در کابل، در ایست بازرسی های شبیه نظامیان بین شهری، یک عده فقط به چهره ها نگاه میکردند وهرچه که چشم بادامی بود باید حمد وسوره برای خودش میخواند زیرا او یک هزاره بود وباید از بین میرفت. در طرف مقابل کار کمی سخت تر بود وتشخیص یک پشتو زبان "اوغان" از سایر اقوام کمی مشکل بود. برای همین در ایست بازرسی، یک عدد قروت را به یک شخص نشان میدادند واز او سوال میکرد: این چیست؟ اگر جواب همان قروت بود که شخص آزاد بود ولی اگرجواب کروت بود کار آن شخص تمام بود زیرا تلفظ کروت یعنی اینکه این شخص پشتو زبان است وباید بمیرد.

اما با درج هویت در شناسنامه افراد برای کشتن نیازی به نگاه کردن به چهره  ها و نشان دادن کروت نخواهد بود.

به هرحال من فکر میکنم اگر هویت ملی یکی باشد به مرور زمان همدلی ایجاد میشود،  رفته رفته تعصب کمتر میشود، مردم نسبت به همدیگر مهربانتر میشود، در زمان مراجعه به ادارات مشکلات کمتر پیش می آید، در زمان تحصیلات عالیه وامتیاز های ادامه تحصیل و تقسیم بورسیه ها کمتر حقی ازکسی ضایع میشود، در امور کشوری ولشکری ونیروهای مسلح مساوات برقرار میشود، در زمان استخدام وگزینش برای پست های دولتی، اجرای تعصب ونژاد پرستی مهندسی شده واز قبل برنامه ریزی شده کاهش می یابد و... در نهایت همانقدر که درج اسم "افغان" به عنوان هویت  مردم افغانستان به نفع پشتونها هست به همان اندازه به ضرر شان خواهد بود.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد