سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)
سالهای دور ازخانه

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

هزاره ها، جوالیایی قرن بیست ویک!

بدون هیچ مقدمه عرض میکنم که ما هزاره های افغانستان بعد از گذشت حدود ۸ سال نوشتن ونشر مطالب در فضای مجازی، مانند نسل های گذشته خود، جوالیایی هستیم فعال وپر انرژی که شبانه روزی کار میکنیم وزحمت میکشیم ونتیجه نمیگیریم.! (البته با این تفاوت که اکنون این نسل هزاره ها در قرن بیست ویک ودر فضای مجازی فعال میباشند) زحمت وجان کندن همان است،  اما هدف وزمان ومکان متفاوت.! 

فلاش بک:

برای این حقیر روئیت نشد که درست درچه زمانی از تاریخ افغانستان واژه جوالی(باربر) را روی هزاره ها گذاشتند اما این را میدانم که مدت زمان بسیار طولانی مردم هزاره با این واژه منحوس ومنفور خو گرفته بودند.!

طی سالیان دراز مردم هزاره با این واژه زندگی کردند وروزگار گذارندند وکم کم با تغییر نسل  ورفتار تبعیض آمیز پادشاهان وحکومت های گذشته وتربیت شدن نسل جدید،  هزاره ها به این نتیجه رسیدند وباور شان شد که این جماعت برای همین "جوالی گری" ساخته شده اند وباید نسل اندر نسل با این واژه بسازند وبسوزند.

طبیعتا" دربین تمام جوامع انسانهای باهوش، متفکر ونابغه وجود دارد حتی اگر یک جوالی باشد.! دربین هزاره هم در آن زمان نابغه های وجود داشت که سعی میکردند از سختی ومشقت شغل جوالی گری بکاهند وراهی بیابند تا بلکه نان شب آسانتر وراحت تر بدست آید. به همین علت دنبال راه چاره میگشتند.!

درچنین موقعیتی کم کم بارکشی روی شانه های یک هزاره جوالی قدیمی شده بود ودو مدل برای جوالی گری اختراع شد. مدل اولی کراچی گگ بود(فرغون) مدل دوم کراچی(بزرگ) بود. در مدل اول هدایت فرغون به یک نفر تعلق داشت ودر مدل دوم هدایت دسته جمعی بود وطبیعتا" در کارهای دسته جمعی یک نفر مسئول ورئیس باید وجود داشته باشد.

زمان حال: 

 تا جایکه من میدانم در داخل افغانستان نسیم فکرت در سال ۲۰۰۲ جز اولین هزاره های است که در فضای مجازی آغاز گر شغل شریف جوالی گری شدند ومتعاقب آن دیگر هزاره مانند سخیداد هاتف که در خارج از افغانستان مشغول این حرفه شریف بوده وهستند.  کم کم به تعداد فعالان ونویسندگان در فضای مجازی افزایش یافت  وهم اکنون تعداد این وبلاگ نویسان به هزاران وشاید ده ها هزار رسیده است. در این میان نابغه ها دست به کار شدند واز نبوغ خدادای وامکانات موجود استفاده کردند وبا  تاسیس سایت های مانند کابل پرس،کاتب،ارمان، سلام و جمهوری سکوت وده ها سایت بزرگ وکوچک دیگر سعی دارند با اطلاع رسانی ونشر مطالب روی افگار جامعه خود و جامعه جهانی تاثیر گذارباشند.

زحمت زیاد! نتیجه کم!

در گذشته های نه چندان دور اگر پدران ما از صبح تاشب جوالی گری (باربری) میکردند واز صبح تاشب عرق میریختند تنها یک هدف داشتند آنهم تهیه نان شب برای اهل عیال وسیرنمودن شکم  خود  وخانواده فقیر شان بود تا با شکم سیر،  سر بر بالش بگذارند ومنتظر آینده باشند. این هدف سالیان دارازی ادامه داشت وتمام دلخوشی شان این بود که نان را در سفره خود ولبخند را برلبان طفل شان ببینند. اما هم اکنون ودر قرن بیست و یک،  تمام زحمات نویسندگان متفکران ونابغه های هزاره  در فضای مجازی یک هدف است. اطلاع رسانی+ تاثیر گذاری.!  اطلاع رسانی ازوضعیت گذشته های تاریخی وحال وروز فعلی جامعه هزاره ودیدن نتیجه وتاثیرگذاری این زحمات روی جامعه خود وجامعه جهانی وبین المللی.

در وهله اول این فعالیت درفضای مجازی خیلی زیبا وموثر به نظر میرسد وباعث دلگرمی وامیدواری برای آینده جامعه هزاره میشود. این امید واری زمانی رنگ بوی بهتری میابد که به گفته برخی از صاحب نظران حدود ۸۰ ٪ از مراجعه کنندگان واستفاده کنندگان درداخل افغانستان وخارج را هزاره ها تشکیل میدهند وبیشترین وبلاگ و وبسایت وکاربران حاضر وفعال در فضای مجازی هزاره های افغانستان میباشند وبشترین مطالب ارسالی از جانب نویسندگان هزاره نشر میشود.

اما متاسفانه تمام این زحمات شبانه روزی وتشکیل اکثریت در فضای مجازی هیچ فایده به حال وروز جامعه هزاره ها ندارد وباعث بهبود وضعیتی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، وتربیتی آنها نشده است ومتاسفانه آنچه نصیب آنها میشود تلف شدن وقت، وقتیکه میتوانست ومیتواند طلا باشد ولی فعلا" تبدیل به خاکستر میشود.! 

این فاجعه زمانی نمود بیشتری میابد که نویسندگان،پژهشگران،نخبگان، چه روشن فکر وچه سنتی! در طول هشت سال گذشته به طور مرتب ومنظم در فضای مجازی فعالیت مستمری داشته ودارند واز طرف هیچ کسی هم مانعی جدی بر سر راهشان قرار نگرفته وبه اصطلاح جاده صاف وهموار بوده وآنها تخته گاز رفتنه اند اما نتیجه این شده است که ما در حال حاضر، نه احزاب منسجم وتاثیرگذار داریم تا به درستی نشانه تفکر جامعه هزاره باشد ونه وکلای دلسوز ومتعهدی داریم تا درپارلمان انعکاس صدای هزاره ها باشد.! 

بعد از هشت سال نوشتن ونوشتن ونشر مطالب در فضای مجازی اکنون کار ما هزاره به جایی رسیده است که وزیران ما در پارلمان رای نمی آورد وسهمیه وزارت خانه ها به صورت سرپرستی به ما رسیده است! بودجه سالانه از طرف دولت عادلانه به ولایت های هزاره نشین تعلق نمیگیرد. برای پزیرش دانشجو  محدودیت وجود دارد. هنگام انتخابات یا شعبه های رای بسته میشود ویا برگه های رای کم می آید ویا صندوق ها میشکند.!

اگر به تمام این کاستی که بخشی از آن مستقیما" به عهده ما نویسندگان وفعالان در فضای مجازی است، اشاره کنم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد اما به عنوان نمونه به یک معضل خانمانسوز که بلای جان ما هزاره هاشده اشاره میکنم تا خوب بدانیم تاچه حد زحمات وانرژی ما هدر رفته است.

نام کوچی را که همه شما شنیده اید وتقریبا" در طول هشت سال گذشته ودرفصل بهار وهنگام تجاوزات کوچی ها در سرزمین هزاره جات،  درتمام سایت های هزاره گی مطلبی در مورد جنایت های وحشیانه آنها نشر شده است اما نتیجه این شده است که هنوز جوانان هزاره میپرسند کوچی یعنی چه؟!  به نظر شما در پاسخ این سئوال چه باید گفت؟! چگونه برای یک جوان در یک جمله روشن کنیم که کوچی یعنی چه.!

نگارنده را بر این عقیده است که که جوانان ما بی تقصیر هستند.! زیرا ما به درستی نتوانستیم مطلب را به انها منتقل کنیم. ما فقط نوشتیم ونشر کردیم  فعالیت مااز لحاظ کمیت شاید قابل قبول باشد اما بدون شک از لحاظ کیفیت دچار کمبود های فراوانی هستیم وکه حتی یک جوان هزاره که مرتب ومنظم با فضای مجازی سروکار دارد هنوز معنی ومفهوم دشمن به نام کوچی را نمیداند واز مضرات وجود آنها در سرزمین هزاره جات بی اطلاع هستند واز سیره تاریخی وفلسفه به وجود آمدن کوچی واینکه آنها حاصل چه کسانی وبا چه تفکرات وشاخ برگ کدام شخص وطایفه میباشند، بی خبر هستند.! این یعنی کم کاری،بی مسئولتی،تن پروری و... جوالی گری وبس.!

 اطلاع رسانی فعالان هزاره در فضای مجازی، در بعد بین المللی درتمام موارد وبه خصوص معضل کوچی وکوچی گری خیلی تاسف بار وغم انگیز هست. در بهار سال ۱۳۸۹با تمام فعالیت های که در فضای مجازی ودر داخل توسط سیاست مداران هزاره انجام گرفت، با توجه به اینکه مردم بی دفاع وبی گناه هزارجات توسط کوچی ها کشته شدند وخانه های شان به آتش کشیده شد واموالشان به تاراج رفت! اما در بیرون از افغانستان واز نگاه جامعه بین المللی کوچی ها مظلوم! وهزاره ها ظالم ومتجاوز معرفی شد.

 نتیجه:

شاید درنگاه اول نشر این مطلب بی انصافی به نظر بیاید اما زمانیکه خوب به تعداد افراد،وبلاگ، وبسایت ومطالب منتشر شده در فضای مجازی نگاهی بیندازیم به این نتیجه میرسیم که متاسفانه نوشتن،خواندن، وتاسیس وبلاگ وبسایت که همراه با مصرف پول و وقت کاربران میباشد، جز سرگرمی،فخر فروشی وپزدادن در برابر دیگران، چشم هم چشمی ورقابت کاذب بین مدیران وبسایت های هزارگی هیچ سودی دیگری برای جامعه هزاره نداشته است واگر وضعیت به این گونه پیش رود نباید انتظار داشته باشیم  که زحمات شبانه روزی ما، هدف مورد نظر مارا که همان تاثیرگذاری، اول روی جامعه خودمان ودوم روی جامعه جهانی وبین المللی هست، را تامین کند.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد