پرداخت دیه (خونبها) یکی قوانین دین اسلام میباشد. فلسفه پرداخت دیه این است که حق به حق دارش برسد، یعنی کسیکه قانون را رعایت نکرده ومرتکب قتل ویاآسیب رساند به شخصی دیگری شده است، میبایست با پرداخت دیه تنبیه بشود تا در آینده دوباره چنین عملی را انجام ندهد وشخص ویا اشخاص که از این عمل آسیب دیدهاند با دریافت دیه به حق خود برسند و دست از شکایت ومجادله بردارند.
نفس پرداخت دیه مورد قبول است زیرا باعث کاهش فساد وکشمکش ومجادلههای اجتماعی میشود واما در قسمت تعیین دیه زن ومرد مشکلاتی هست که در این مطلب مورد بررسی قرار خواهد گرفت. لطفا با من همراه باشید.
*****مرد از توانمندی جسمی و روحی ویژه ای برخوردار است، بر خلاف زن که جنبه عاطفه و احساس او غلبه دارد. بر این اساس وظائف سختتری بر مردان تحمیل شده، از قبیل کار و تلاش برای تأمین غذا و پوشاک و مسکن و سائر لوازم زندگی و ایجاد امنیت و نگهداری خانه و خانواده و دفاع از آنان در برابر تهاجم بیگانگان و حفظ و ایجاد امنیت اجتماعی، که همه وظائف سختی است که بر اساس تواناییهای مرد بر دوش او سنگینی میکند. زن نیز بر اساس توانایی وجودی خود وظائف متناسب دارد. ***چند سطر بالا دلایلی نصف بودن دیه زن در مقابل مرد است.
همان طور که مشاهده کردید تنها دلیل نصف بودن دیه زن قدرت بدنی مردان است.
این تفکر نتیجه فرهنگ ونحوهای زندگی جامعهای عربستان در صدر اسلام میباشد. امروزه با تکنولوژی روز وساخت دستگاهای پیشرفته برای اکثر کارها اصلا نیازی به زور بازو نیست بلکه این فکر وعقل سالم هوش انسان است که کار میکند. مثلا یک قطار شهری بیش از هزار نفر رادر یک سفر حمل میکند. آیا یک زن نمیتواند راننده یک قطار شهری باشد؟ ویا برای کندن زمین دستگاه میکانیکی موجود است که هیچ نیازی به زور بازوی مردانه ندارد وزنان هم میتوانند به خوبی از پس آن کار برآید. ویا برای حمل مصالح ساختمان بالابر برقی موجود است که اصلا نیازی به زور مردانه ندارد. ویا دوخت ودوز لباس واتو کشیدن همه اتومات انجام میشود وهیچ قدرت بدنی لازم ندارد فقط هوش وعقل وتن سالم نیاز دارد.
در جامعه عربستان صدر اسلام مردم به جز چند نفر شتر و چند راس گوسفند چیزی دیگری نداشتند. تمام کارها و امورات زندگی با زور بازو انجام میشد وزنان در داخل منزل فقط وظیفه همسر داری وزاد و ولد را داشتند وچیزی بنام کار در خارج از خانه نه جود داشت ونه مرسوم بود. تمام جنگها وحفاظت از مرزها با شمشیر ورو در رو انجام میشد ولی در حال حاضر جنگ با تکنولوژی روز انجام میشود وهر فرد از فاصله صدها کیلومتر دورتر هدف را نابود میکند واین کار به خوبی از عهده یک زن بر میآید ونیازی به قدرت بدنی مردان نیست.
در مورد احساسی بودن زنان نسبت به مردان به طور مطلق صحیح نیست زیرا هستند زنانیکه از مردان منطقیتر هستند وبا عقل وکمال وهوش و درایت وظایفشان را انجام میدهند. این تفکر هم جنبه دینی وفرهنگی دارد. تفکر ضعیفه بودن ونیمه نصفه بودن زن در صدر اسلام با عث ضرب المثلی شده است که میگن؛ گریه زن اسلحه اوست. این برداشت خطا است. اصلا چرا بایدزن گریه کند تا مرد به کاری تن دهد و قانع بشود. برخی مردان مسلمان درحال حاضر غصه دارند که چرا زنانشان برای خواستههایشان گریه نمیکند؟ دلیل این توقع بیجا این است که درتفکر مردان مسلمان زنان راهی جز گریه کردن ندارند چون زورش کم وضعیف است پس باید گریه کنند.!
فطرت انسانی!
در هنگامه بحث بر سر دیه زن ومرد وپرسش این سئوال که چرا دیه زن نصف مرد است؛ پاسخ دهندگان بلافاصله فطرت انسانی را به میان میآورند ومیگویند: ** حکم دیه در اسلام با توجه به تفاوت بین زن و مرد تدوین شده است. تفاوت نه بر منزلت مرد میافزاید و از مقام زن نمیکاهد. تفاوت مرد و زن به خلقت آنان بر میگردد و جنبه خلقی و فطری دارد. ** اولا که فطرت مادی اصلا صحیح نیست زیرا مادیات همراه با انسان خلق نمیشود ورابطه مستقیم با فعالیت شخص ومحیط زندگی دارد. دوما «این ادعا از نظر فطرت معنوی صحیح است زیرا معنویت سوای از مادیات است وقابل لمس نیست بلکه حس است، حس خدا پرستی، حس انسان دوستی، حس خوب وبودن و... ولی مخلوط کردن فطرت انسانی در بحث مادی مثل دیه که (که اجبار وتحمیلی) و غریزی وقابل لمس است دقیقا یک مغلطه کاری اشکار است. باید توجه داشت که در اینجا بحث بر سر مادیات است نه معنویات. مادیات غیر طبیعی مانند دریافت وپرداخت دیه که رابطه مستقیم بر زندگی مادی انسانها دارد. خواستن ثروت مال ومنال قطری نیست بلکه غریزی است و خواستن و یا نخواستنش بستکی بر شرایط محیطی، فرهنگی، اقتصادی واجتماعی دارد. مثلا یک زن مسلمان ساکن آمریکا غریزه مادیاش بیشتر از یک زن ساکن افغانستان است زیرا محیط آمریکا امکاناتی دارد که محیط زندگی در افغانستان ندارد. حال میتوان حکم صادر کرد که این دوزن به طور یکسان غریزه مادی داشته باشند؟ در اینجا اگر عقل حکم کند پاسخ منفی است زیرا شرایط فرهنگی ومحیط زندگی این دوشخص تغاوتهای زیادی دارد که باعث میشود غریزه یکی کمتر ودیگری بیشتر والبته متفاوت باشد. ویا مثلا درخواست غریزی یک زن تحصیل کرده با یک زن بیسواد یکسان است؟
تعبد در دیه زنان
قبول قوانین دیه زنان برای مردان مسلمان یک امر تعبدی است. دومثال:
در بخش دیه زنان مثلا قطع کردن یک انگشت زن مثلا ۵۰ هزار تومان دوانگشت ۱۰۰ هزار تومان ۳انگشت ۱۵۰ هزار تومان ۴ انگشت (اینجا به طور طبیعی باید ۲۰۰ هزار تومان بشود) ولی یهوی نصف میشو یعنی ۱۰۰ هزار تومان.
ویا درباب دیه بیضه چپ مردان واینکه چرا باید بیضه چپ مردان به اندازه کل دیه زن باشد، پاسخ قانع کننده عقلی ارائه نشده ومخاطبان مسلمان به سمت تعبد هدایت شدهاند. اگر هم پاسخی باشد تشریحی است که بیشتر توجیه است تا پاسخ.
نگارنده در مورد اول یعنی قطع کردن انگشت زنان از توضیح بیشتر معذورم زیرا عقلم قد نداده ونتوانستم درک کنم ولی در مورد مثال دوم یعنی دیه بیضه چپ مختصر توضیحاتی را تقدیم میکنم.
در صدر اسلام تصور عموم این بود، این مردا ن هستند که عامل اصلی تشکیل نطفه است ورحم زنان را به مثابه یک مکان امن برای رشد ونموی بچه میدانستند ونقش زنان را فقط از جنبه عاطفی قبول داشتند به همین علت از کار افتادن بیضه مرد را مساوی به کل بدن زن میدانستند. یعنی اینکه ارزش یک بیضه مرد با کل تن یک زن برابر است این درحالی است که علم نشان داده که مرد به تنهایی قادر به تولید مثل نیست ونقش زن ومرد مساوی میباشد حال چه با یک بیضه ویا دوتا.!
نتیجه
اینکه اصل نصف بودن دیه زن در قرآن ذکر نشده است وهرچه دراین باره داریم حدیث است وروایت. اینکه در قرآن چنین موضوع مهمی ذکر نشده خود میتواند علتهای داشته باشد. مثلا پیامبر اسلام در این مورد تردید داشته ویا از برای مصالح عمومی وقوم قبیله این قانون را وضع کرده است.
به هرحال هر علتی داشته باشد این قانون برای همان ۱۴۰۰ سال قبل وضع شده است وبرای جامعه فعلی کارای ندارد واین موضوع را عالمان دینی به خوبی درک کردهاند ومیدانند نصف بودن دیه زن نسبت به مرد عقلانی نیست. نکته ظریف اینکه نظرات عالمان قدیمی با عالمان امروزی مقداری زیادی متفاوت است ودر نطرات عالمان امروزی نسبت به دیه زنان نظرات نرمالتر واما واگرهای فراوان تری مشاهده میشود.
طبق شرع اسلام عالمان که دارای اجتهاد هستند میتوانند براحتی مشکلات شرعی را بر طرف کنند وعالمان فعلی توان این کارا دارند ولی تعبد و زندان فکری مردانه اجازه نمیدهد تا دست به اصلاح چنین مشکلاتی بزنند.
برای نمونه: طبق قانون جدید در ایران دیه زن و مرد مساوی میباشد ولی این مساوات بدین گونه هست که اگر چنانچه زنی به قتل رسید نصف دیه را مجرم ونصف دیگر را دولت پرداخت کند. وضع کردن همین قانون خود نشانگر این است که نصف بودن دیه زنان نه تنها فساد را کم نمیکند بله باعث فساد وکمکش بیشتر جامعه میشود.
لطفا عضو کانال تلکرام مهاجر تهران بشوید. https://telegram.me/mohajertehran