ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
کم:
مطلب کوتاهی بنام «بیسبب نمیگویند تاریخ تکرار میشود» به قلم شاعر ارجمند جناب آقای محمد کاظم کاظمی در کانال تلگرام ایشان مطالعه کردم. ایشان همراه با این مطلب تصویری را هم ضمیمه نمودهاند. تصویریاد شده ترکیبی از دو عکس میباشد که اولی آقای کاظمی را درکنار حجت اسلام آقای حسن ابراهیمی نماینده آیت الله خامنهای در امور افغانستان در سال ۱۳۷۱ وعکس دومی ایشان را درکنار همین شخص در سال ۱۳۹۵ نشان میدهد.
دوم:
مدت است که تحرک وبرو بیایی زیادی در بین مهاجرین افغانستانی مقیم ایران؛ اعم از سیاسیون، روحانیون؛ فرهنگیان ودانشجویان وحتی مردم عادی مشاهده میشود. این تحرکات وفعالیتها از نوع آشفتگی زمانهای خاص وو یژهای بحرانهای مقطعی میباشد.
وضعیت فعلی مهاجرین افغانستانی دقیقا مشابه وضعیت مهاجرین افغانستانی دردهه ۷۰ شمسی شده است.
در اینجا لازم است برای جوانان ومخصوصا قشر دانشجوی عزیز مختصر تصویری از دهه ۷۰ شمسی و وضعیت مهاجرین ترسیم کنم تا کمی باعث روشن شدن اذهان این عزیزان بشود.
در دهه ۷۰ شمسی مهاجرین افغانستانی در ایران وضعیتی خاصی داشتند. در داخل افغانستان تازه جنگهای داخلی بین گروههای شیعی تمام شده بود وتمام گروهها یک حزبی بنام حزب وحدت تشکیل داده بودند. با تشکیل شدن حزب وحدت اکثریت جنگ سالاران وسران احزاب شیعی افغانستان از قدرت به پائین کشیده شدند واز سمتهای منصوب شده برکنار شده وبیکار شده بودند. در چنین وضعیتی سران گروههای شیعی مانند لشکر شکست خورده با لب لوچه آویزان به سمت ایران سرازیرشدند وهر کدام در هرجای ایران که رسیدند یک دفتری بنام یک حزبی تشکیل داده ومشغول کار وکسب شدند. لازم به ذکر است که ایران حزب وحدت را به رسمیت شناخته بود ولی از انجایکه به این گروه اعتماد کامل نداشت ونمیدانست چهار صبا بعد از تشکیل این حزب چه اتفاقی میافتد؛ مهاجرت وسرا زیر شدن سران احزاب شیعی را با آغوش باز پذیرای نمودند وتا حد ممکن وبه طور غیر رسمی از آنها حمایت وپشتیبانی کردند.
کسانیکه در دهه ۷۰ شمسی مقیم ایران بودند به خوبی جنب وجوش وبرو بیایی بیهدف تمام مهاجرین را در دفاترسران این گروهها که با نامهای مختلف فعالیت داشتند بودند.
سوم:
وضعیت فعلی یعنی سال ۱۳۹۵ دقیقا مشابه وضعیت دهه ۷۰ شمسی شده است. درحال حاضر در سراسر ایران مهاجرین در یک جنب جوش خاص به سر میبرند. من حرف جناب کاظمی را تائید میکنم واقعا تاریخ برای مهاجرین افغانستانی درحال تکرار شدن است.
درحال حاضر وضعیت داخلی افغانستان بحرانیتر از دهه ۷۰ شده است واصلا نمیشود پیش بینی کرد که مثلا تا ۵ سال دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد. از طرفی وضعیت سوریه وبحران پیش آمده هم قابل پیش بینی نیست. جوانان مهاجر افغانستانی به صورت فلهای وبی هدف یا راهی اروپاه شدهاند ویا در جنگ سوریه شرکت نموده ومشغول هستند. در چنین وضعیتی دستهای پشت پرده در ایران دوباره همانند دهه ۷۰ شمسی فعال شده واز مهاجرین استفاده بکنند.
امروزه اگر در فضای مجازی سری بزنید شاهد دهها وصدها موسسه فرهنگی وهنری وسیاسی ومذهبی ودانشجویی ودانش آموزی مهاجرین افغانستانی مقیم ایران خواهید بود که بدون هیچ کدام مجوز قانونی مشغول فعالیت هستند. فعالیت این عزیزان با عناوین مختلف دینی ومذهبی، فرهنگی وهنری، آموزشی وبهداشتی ودر قالب هیئتهای مذهبی وموسسههای قرآنی صورت میگیرد.
ختم کلام اینکه:
به تصویر ارسالی جناب کاظمی توجه کنید. با اینکه سالها گذشته است ولی افراد وخط فکری هیچ تغییری نکرده است. در دهه ۷۰ هیچ مهاجر افغانستانی به قطع نمیدانست که در ایران ازطرف کدام نهادی دولتی ویا غیر دولتی ساپورت میشوند، یعنی بودند وفعالیت داشتند ولی مجوزی برای فعالیت نداشتند وهیچ کسی هم مانع کار آنها نمیشد وسر انجام ونتیجه کار همان طور که با صدای ابر بهاری مانند چوکری (ریواس) سبز شده بودند با یک باد پائیزی محو وپنهان شدند رفتند ودقیقا امروزه ودر سال ۱۳۹۵ وضعیت با این تفاوت که جای حزب را موسسههای فرهنگی ومذهبی بدون مجوز تصاحب کرده است، تکرار میشود؛ یعنی هدف یکی است فقط حالت و وضعیت ظاهری فرق کرده است؛ یعنی همه مهاجرین به نوعی فعالیت دارند مشغول هستند، مجوزهم ندارند ولی کسی هم مانع کارشان نمیشود وهیچ کسی هم به درستی نمیداند قضیه چه چیزی هست وحمایت کننده آنها در ایران کدام گروه ویا نهاد دولتی ویا غیر دولتی میباشد.
بنا براین همه با هم به نبوغ ونکته سنجی جناب کاظمی احترام میگذاریم وبه ایشان درود میفرستیم ومیگوئیم؛ بله جناب کاظمی بیسبب نیست که میگویند تاریخ تکرار میشود.