سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

همراه با محرم(7) ابوالفضل،شیعیان، مسیحیت ویهود!

دقیقن نصف عمرم را در افغانستان ونصف دیگر را درایران پای منبر وروضه خوانی محرم گذاراندم.
یادم هست در افغانستان که بودم ابوالفضل هیچ وقت به جز شعیان به کسی دیگری کمک نمیکرد ولی در ایران که امدم متوجه شدم ابوالفضل العباس منیر بنی هاشم همه هوش وهواسش به مسیحی هاو مخصوصا ارمنی ها هست. آنهارا از مرگ حتمی نجات میدهد مثلا وقتیکه ماشین شان ترمز میبرد،ابوالفضل را صدا میکنند واو هم که در وازه حاجات هست سریعا با یک اشاره ترمز ماشین را درست میکند وخانواده ای را نجات میدهد ویا چرخ هواپیما که باز نمیشه وعنقریب جان صدها نفر در خطر است، مسلمانان هرچه داد میزند ودست به دامان همه معصومین میشه ولی هیچ فایده ای نداره همینکه یک مسیحی نام ابوالفضل را فریاد میزنه فورا چرخ هواپیما باز میشه وهمه نجات پیدا میکنند.  ادامه مطلب ...

همراه با محرم(6) حقوق بشرحسینی وحقوق بشر یزیدی!

شب گذشته موضوع سخنرانی روحانی مجلس ما رعایت حقوق بشر در مکتب امام حسین ومکتب یزید بود.!
در مورد حقوق بشر در مکتب یزید؛ به رفتار وکردار دولت آمریکا با سیاه پوستان این کشور اشاراتی شد که از نظر من قابل بحث نیست زیرا کلا سیاسی بود واشاره به آنها مسیر بحث مارا منحرف میکند ولی رعایت حقوق بشر در مکتب حسین؛ به داستانی پرداخته شد که قابل تامل است.
ابتدا فشرده و تلخیص شده ای از داستان. 

ادامه مطلب ...

همراه با محرم(5) خودم بزرگ شده ام ولی روحم کوچک شده است!

شبی گذشته متوجه یک موضوع مهم شدم. روحانی یک داستانی را تعریف کرد که کلا مرا به هم ریخت،خورد وخمیر شدم.
روحانی گفت: بعضی ادما خودش کوچک است ولی وروحش بزرگ است وبرخی دیگر خودش بزرگ است ولی روحش کوچک مانده است.
اصل داستان: روزی پیامبر اسلام از کوچه ای میگذشت. درکوچه چند کودک همراه با امام حسین(دوران بچه گی اش) بازی میکردند. پیامبر از میان کودکان یکی راصدا کرد وصورتش رابوسید یک دانه خرما هم به اوداد. صحابه کرام از رفتار پیامبر اسلام تعجب کردند وبرای رفع مشکل از ایشان پرسیدند که این چه کاری بود که شما کردید؟ این همه بچه یکی را محبت کردید. 

ادامه مطلب ...

همراه با محرم(4)

در ده روز محرم اکثر دوستان روحانی ام در فیسبوک غایب هستند. قابل ذکر است که این غیبت برای بنده قابل درک است زیرا انها در این ایام باید به وظیفه شان که همانان تبلیغ دین ومذهب وارشاد مسلمین هست برسند واگر کرمی شد وروزی رسید مقداری پول هم به جیبب بیندازند.
واما اصل موضوع اینه که تعداد از روحانیون توی فیسبوک جا نماز انداخته ومنبر برپا کرده وبه طور24 ساعته مطلب نشر میکنند وجالب اینه که مطالبشان چیزی از گفته های روحانیون روی منبر بهتر ومفید تر نیست. باز هم عرض کنم که این حضور واین جانماز پهن کردن هیچ اشکالی ندارد وخیلی هم خوب است ولی یک سئوال وانهم اینکه: معمولا توی این ایام روحانیون محترمی که کمی زبر وزرنگ هستند پولی خوبی به جیب میزنند که البته حاصل زحمت شان هست ونوش جان شان وچشم حسود وبخیل هم کورباد ولی اینای که توی قیسبوک هستند از چه راهی نان در می اورند وبه زن وبچه شان میدهند؟!

همراه بامحرم(3) هر روحانی یک دیسکت!

شما فرض کنید که یک دیسکت سخت دارید وروی آن مثلا هزار تا آهنگ دلخواه تان ضبط شده است وشما هر وقت فرصت میکنید به آن دیسکت گوش میدهید.
حالا فرض کنید که شما هر کدام آهنگ را ده بار گوش داده اید. در این حال با خود میگوئید خب دیگه از شنیدن این اهنگ ها خسته شده ام باید یک دیسکت دیگه خریداری کنم وگوش بدهم.
میروید به بازار چند دیسکت خریداری میکنید. همه دیسکت ها را امتحان میکنیدو مبینید همه آهنگ ها همان آهنگ های هست که شما در دیسکت اولی داشتید با این تفاوت که خواننده اش یک شخصی دیگری هست ولی آهنگ وشعر همانی هست که قبلا شنیده اید.
در چنین وضعیتی وزمانیکه شما جز همان 1000آهنگ حق انتخابی دیگری نداشته باشید، به طور طبیعی سعی میکنید دنبال خوش صدا ترین آهنگ در بین 1000 اهنک موجود باشید. 
ادامه مطلب ...

همراه با محرم(2) گاندی وامام حسین!

بعضی مواقع برخی دوستان از قول گاندی مینویسند: من زندگی امام حسین علیه السلام آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین علیه السلام پیروی کند.
ذکرچند نکته در باره ای این نقل قول ضروری به نظر میرسد.
1- چنین نقل قولی منبع صحیحی ندارد.
2- نقل ها یکسان نیست وهرکسی طبق میل خودش نقل کرده اند.
3- رفتار وکردار امام حسین وگاندی قابل مقایسه نیست.(راه ورش مبارزه)
4- معمولازمانی که از کسی نقل قول میکنیم؛ هدف این است که برای حرف خودمان کسب مشروعیت ومحبوبیت بکنیم. مثلا 
ادامه مطلب ...

همراه با محرم(1) شب خجالت ورنگ زردی من!

دیشب اولین شب عزاداری محرم بود، با اینکه اکثر حسینیه های ایرانی خاموش وبی صدا بود، الحمد الله هیئت ما برپا شد وما عزاداری کردیم؛ به سخنان روحانی گوش دادیم، سینه زدیم وکلی فیض بردیم.
دیشب من یکی پیش امام حسین خجالت کشیدم وبه اصطلاح کلی کم اوردم.
قضیه اینه که روحانی محترم برای شب اول چند نکته را یاد اوری کرد. 

ادامه مطلب ...