سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

سالهای دور ازخانه

آیا زمین خدا پهناور نبود که به آن مهاجرت کنید؛ قرآن کریم، سوریه نساء آیه (97)

سود وزیان یک فاجعه!

سود وزیان یک فاجعه! 

یکبار دیگر تاریخ تکرار شد وعاشورای دیگری آمد وعاشقان وشیفتگان امام حسین(ع) غسل شهادت  نمودند ونمازبه جا آوردند ودر صحرای کربلا، همراه با پیروجوان وزن وکودک برای جان نثاری حاضر شدند تا به وظیفه ای خویش عمل کنند تا قدمی به بهشت که پیشوا ومقتدای شان قول آنرا داده است نزدیک تر شوند. در این راه نه تنها جان خود را بلکه جانهای جوانان،زنان وکودکان را هم همراه وهمدوش خود نمودند، زنجیر زنان وبر سرو سینه کوبان به سوی قربانگاه روان شدند، غافل از اینکه وبازمانده ای از لشکر یزید در گوشه ای با دلی تشنه به خون شیعیان علی(ع) در انتظار نشسته وکمر به قتل همنوعان خویش به جرم شیعه بودن بسته است. از قضا او هم با این کار(قتل همنوعان  خود) میخواهد که به بهشت  نزدیک تر بشود، بهشتی که دردخمه های تاریک ونمناک،جای دراین زمین پهناور، پیرانی با دلهای سیاه وتفکر حیوانی که ادعای مالکیت بهشت را دارند وکلید بهشت را در دستان خود میدانند، قول وعده آنرا به او داده است واو بعد از عبادت صبح، وبه جاآوردن نماز، عازم ماموریت شد تا بر وظیفه خود عمل کند واز قافله ای بهشتیان عقب نماند. ساعاتی بعد صدای مهیبی به گوش رسید، عرش خدا لرزید،سری از تن جدا شد، دستی به کنار افتاد، تنی رفت وپای جا ماند، دست کودکی در دست پدر ماند وتنش خاکستر شد، مادر به جای فرزند پیراهن خون آلود اورا در آغوش گرفت، بدن ها آسمانی شد وکفشها ولباسها وزنجیرها زمینی ماندو زمین از خجالت خون گریه کرد. در گوشه خنده های قهقهه به هوا رفت ریشی تکان خورد ودندانهای کثیفی نمایان شد ودستانی به سمت آسمان بالا رفت وهمه گفتند: خدایا جهاد مارا قبول کن.!!!

بعداز فاجعه ای روز عاشورای حسینی، ۱۵/۹/۱۳۹۰  در کابل،مزار وقندهار وشهیدوزخمی شدن ده ها هزاره(شیعه) دو نوع واکنش را در بین جامعه ای شیعه(هزاره) شاهد هستیم. بدون هیچ قضاوتی دیده ها وشنیده هایم را در معرض خوانش بزرگواران قرار میدهم وقضاوت را به عهده خوانندگان گرامی میگذارم.

در دو روزگذشته دوقشر از جامعه هزاره(شیعه) به این فاجعه واکنش نشان دادند که عبارتند از:

۱-مذهبیون

۲-روشنفکران

۱- مذهبیون:گروه اول که در حال حاضر تمام تریبونهای گوناگون اعم از مساجد، حسینه ها، مدارس، تکیه خانه، امام باره وحتی درون خانه های عزاداران حسینی(هزاره ها) را در اختیار دارند، ازبروز چنین فاجعه ای ابراز خوشحالی میکنند وشهید وزخمی شدن این عزیزان را به فال نیک میگیرند وصراحتا" اعلام میکنند که آنها اصلا" نگران بریده شدن دست یک کودک وتیکه پاره شدن اجساد جوانان وزنجیر زنان و عزادارن حسینی نیستند بلکه نگران زنجیر های هستند که در دستان عزاداران بوده وهم اکنون بر زمین افتاده است.

به عقیده این گروه یکی از راه های  حفظ و زنده نگهداشتن قیام امام حسین(ع) شهیدن شدن پیروان آن حضرت(ع) میباشد وتمام این قبیل تلفات را زیبا میبینند وروایت میکنند که در عصر عاشورا حضرت زینب (س) در بین شهیدان دشت کربلا ایستاده بود ودر جواب شخصی گفت: من دنیا را زیبا میبینم. وبعد دستهارا به طرف آسمان بالا برده گفت: خدیا این قربانی را از ما قبول کن.  آنها میگویند: ما هرچه داریم از امام حسین(ع) داریم. نه کودک ما از علی اصغر بهتر است ونه جوان ما از علی اکبر ونه زنان ما از زینب(س)، بلکه ما زنده هستیم که برای آنها ودر راه آنها جان فدا کنیم و بمیریم.  به همین علت هرچه که شیعیان در راه امام حسین شهید بشوند، درخت انقلاب امام حسین(ع) آبیاری شده ومحکم تر میگردد. استدلال دومشان این است که این قبیل حوادث باعث میشود که پایه های مذهب شیعه در افغانستان محکم تر ودر جهان رسمی ترخواهد شد ودر سالهای آینده دولت افغانستان محبور  خواهد شد تا در ایام عزاداری ماه محرم با گارد ویژه زیارتگاه حضرت عباس(ع) را محافظت کند ومهمتر اینکه این زیارتگاه مهم شیعیان افغانستان به زودی به شکل خیلی بهتری ساخته خواهد شد.

این گروه عقیده دارند این عظمت وبرکت خون امام حسین(ع) هست که امروز از شرق تا غرب افغانستان در ایام محرم سیاه پوش شده وصدای حسین حسین در تمام شهر های افغانستان، حتی در داخل اردوی ملی ودر بین نظامیان هم به گوش میرسد ورسانه های دولتی وخصوصی در افغانستان، با فرا رسیدن ایام محرم برنامه های نمایشی خودرا بااین ماه با عظمت، هماهنگ میکنند وبه برادران شیعه خود احترام میگذارند و بعد از فاجعه روز عاشورا، تمام شخصیت ها ومسئولین دولتی وغیر دولتی افغانستان، این فاجعه را محکوم نموده با خانواده های داغدار شهیدان روز عاشورا ابراز همدردی نموده اند، این شدنی نیست مگر از برکت وصدقه سر امام حسین(ع) ویاران با وفایش.

۲-روشنفکران

در جهت مخالف گروهی دیگری بر این عقیده هستند که تمام این فجایع، باز خورد افراط وتفریط ونحو ه ای عزاداری خود عزاداران هزاره در سالهای گذشته میباشد. این گروه اگرچه با اصل عزاداری هیچ مخالفتی ندارند بلکه آنرا به حال جامعه فعلی هزاره مفید میدانند، ولی تمام اعتراض آنها، به نحوه ای عزاداری در ایام محرم توسط شیعیان افغانستان میباشد. این گروه در سالهای گذشته بارها وبار ها از شیوه ای عزاداری در خیابان ها وصدای کر کننده ای بلند گوه ها و نصب پرچم های بزرگ در اماکن عمومی انتقاد کرده بودند وهشدار داده بودند که اگر چنین روشی، در عزاداری ایام محرم ادامه داشته باشد، باید منتظر اتفاقات وحوادث ناگواری باشیم. به عقیده این گروه، عزاداری باید عقلانی ومنطقی باشد. بهتر است خود ما اصلاح بشویم، قبل از اینکه مارا اصلاح بکنند ومجبور بشویم در مکانهای  مشخص ومحیط های از قبل تعیین شده به عزاداری بپردازیم. این گروه برای اثبات ادعای شان ماجرای چند سال قبل ولایت هرات را مثال میزنند.(۱) گروه دوم برخلاف مذهبیون فاجعه ای روز عاشورا،  در شهر های کابل،مزار وقندهار را مضر میدانند واولین ضرر آن را ریختن خون انسانهای بی گناه مخصوصا" کودکان میدانند.

این گروه عقیده دارند که زندگی در صلح وصفا  وهمزیستی مسالمت آمیزدر بین جامعه، بر هر مذهب ومسلکی ارجحیت دارد وریختن خون انسان در هر جا ومکانی وبر هر بهانه ای زیان آور وبر خلاف مرام انسانی میباشد. این فجایع از دو منظر بر حال جامعه هزاره(شیعه) زیان آور است. اول اینکه در حال حاضر ۶۰تن شهید و۱۵۰ نفر زخمی روی دست ما مانده که بر اثر این فاجعه پیش آمده خانواده های بسیاری داغدار وبی سر پرست شده اند و هزاره های تمام جهان در ناراحتی وافسردگی به سر میبرند. ما چه بخواهیم وچه نخواهیم، واین شهیدان را تقدیم به هر کسی بکنیم، وهر نام را روی انها بگذاریم هیچ تفاوت در اصل قضیه اینکه ما ضربه روحی جانی وجسمی خوردیم، تفاوت ایجاد نمیکند. وتا سالها آثار این ضربه وارده بر گرده ما باقی خواهد ماند، زندگی تنها شعار نیست. کسی که از دنیا رفت، دیگر رفته وکسی که بی پدر ویتیم شد دیگر یتیم وتا آخر عمر آثاربی سر پرستی فقر، تنگدستی کمبود مهر ومحبت بر او باقی خواهد ماند. دوم اینکه چنین فاجعه های بزرگ با تلفات جانی فراوان در دراز مدت هم به نفع هزاره ها نخواهد بود. این گروه عقیده دارند که ساده لوحی است اگر فرض کنیم نیت ومرام کسانی که این فاجعه را محکوم کرده اند، خیر باشد وصحیح نیست که ما امروز دلمان را به چند پیام محکومیت  آمیز از طرف آدم های معلوم الحال خوش بکینم وبگوئیم اجرای فاجعه به این بزرگی و وحشتناکی کار یک گروه صرفا" افراطی میباشد. کسانیکه با تفکر مخالفان اهلبیت آشنای دارند خوب میدانند که در پشت چنین فجایعی، تکفرات خطر ناک وبا اهداف از قبل تعیین شده که همان دشمنی با شعیان وتضعیف روحیه ای صلح طلبی آنها میباشد وجود دارد ومطمئنا" بعد از اینکه کمی اوضاع آرام شد، آنها در پی امتیاز طلبی بر خواهد آمد وبه بهانه ای نبودن امنیت به اهداف تعیین شده که همان محدود کردن عزاداری شیعیان در افغانستان خواهد بود اقدام خواهند کرد.

(۱)در ولایت هرات، وضعیت عزاداری آنقدر به افراط وتفریط کشیده شد که در نهایت به در گیری بین جامعه ای اهل تسنن وتشیع انجامید وبعد از آبرو ریزی وآن افتضاحات، در نهایت جامعه هزاره ای مقیم ولایت هرات، هم اکنون در مکانهای مشخص و مسیر های مشخصی حق عزاداری دارند 

نت: این مطلب در روز  ۱۸/۹/ یعنی سه روز بعد از فاجعه عاشورا۹۰ تحریر شده بود که به علت نقص فنی، نشر نشده بود ومتاسفانه  آمار شهیدان روز عاشورا، روز به روزافزایش می یابد.

  نگارنده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد